-
يكشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۳، ۰۶:۳۹ ب.ظ
-
۸۶
هرچند گروهک تروریستی جندالله در مسیر از بین رفتن قرار گرفته و گستره عملیات تروریستی آن پیوسته در حال کاهش است، در دوره اوج جنایات این گروه، صدها ایرانی قربانی جنایات آن شدند. نیویورک تایمز در گزارشی مفصل به برخی جزئیات نوع ارتباط سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا با اعضای این گروهک در ده سال اخیر پرداخته است.
هرچند گروهک تروریستی جندالله در مسیر از بین رفتن قرار گرفته و گستره عملیات تروریستی آن پیوسته در حال کاهش است، در دوره اوج جنایات این گروه، صدها ایرانی قربانی جنایات آن شدند. نیویورک تایمز در گزارشی مفصل، به برخی جزئیات نوع ارتباط سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا با اعضای این گروهک در ده سال اخیر پرداخته است.
جیمز ریزن و مات آپوزو در گزارشی در این باره نوشتهاند: بعد از اینکه یک بمبگذاری در جنوب شرقی ایران در سال ۲۰۰۷ به جان باختن یازده تن از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منجر شد، یکی از افسران سازمان سیا به مطلب عجیبی در پروندههای این سازمان برخورد کرد؛ یک گزارش اطلاعاتی که پیش از حمله تروریستی ارسال شده بود و از وقوع اتفاق مهمی در ایران خبر میداد.
هرچند این گزارش، جزئیات کمی در این باره میداد، دو مقام آمریکایی آشنا با این پرونده معتقدند که این اطلاع میتوانست آگاهی قبلی ایالات متحده از قصد جندالله برای اقدام تروریستی قلمداد شود. نکته عجیب در این میان، منبع این گزارش بوده است؛ منبع گزارش کارآگاهی در اداره حمل و نقل مناطق نیوجرسی و نیویورک در آمریکا.
این اداره مسئول حفاظت از پلها و تونلها و صدور مجوزهای خاص فرودگاهی است، ولی کارآگاهی در این اداره به نام توماس مکهیل همزمان عضو یک ستاد مبارزه با تروریسم در اداره پلیس فدرال آمریکا موسوم به افبیآی نیز بود. وی با سفر به افغانستان و پاکستان، موفق به استخدام خبرچینهایی از درون گروه جندالله شده بود که مأموریت نظارت بر کار آنها بعدا مشترک بر عهده افبیای و سیآیای قرار گرفت.
خواندن گزارش مربوط به احتمال حمله در ایران، سبب نگرانی مأموران سیا شد. وکلای سازمان بر این عقیده بودند که استفاده از اعضای این گروهک برای جمعآوری اطلاعات درباره حملات بعدی آنها میتواند به معنای حمایت ضمنی از تروریسم بدون کسب مجوز از ریاست جمهوری آمریکا برای انجام اقدامات مخفیانه بدون مجوز قلمداد شود. به همین سبب، سیآیای رابطه خود با خبرچینهای مکهین را قطع کرده است.
با وجود نگرانی سیآیای، مقامات آمریکایی به جمعآوری اطلاعات از درون سازمان جندالله ابتدا از طریق افبیآی و سپس از طریق پنتاگون ادامه دادند. ارتباط با خبرچینهای درون جندالله حتی در دوره حمله این گروه به غیرنظامیان ایرانی و یا در زمانی که نام این سازمان در فهرست گروههای تروریستی نیز قرار گرفت، قطع نشده است. مقامات ارشد افبیآی و وزارت دادگستری امریکا مدعی هستند که هیچ گاه این موضوع را بررسی نکردهاند و از نگرانیهای سیآیای بیاطلاع بودهاند؛ بنابراین، با وجود ادعای دائمی مقامات آمریکایی مبنی بر ارتباط نداشتن با جندالله، روابط آمریکاییها با خبرچینهای درون سازمان ادامه یافته است.
بنابراین منشأ روابط غیرمعمول و طولانیمدت ایالات متحده و جندالله به گستردگی برنامههای جمعآوری اطلاعات آمریکا بعد از حملات یازده سپتامبر برمیگردد که در آن مقابله با تروریسم در صدر برنامههای اعلامی آمریکا قرار داشت و بازیگران جدید متعددی از افبیآی گرفته تا پنتاگون، پیمانکاران و ستادهای گوناگون مشغول فعالیت جاسوسی شدند. در نتیجه سیستم گاه مشوشی از سازمانهای دخیل شکل گرفت که اغلب مستقل کار میکردند و نظارت کمی هم بر آنها حاکم بود.
اکنون مجموعه گستردهای از نهادهای امریکایی از اظهارنظر در این باره خودداری میکنند، ولی اکنون چندین مقام امریکایی که حاضر نیستند از آنها نامی برده شود، این نوع از ارتباط با درون جندالله و مسیر شکلگیری آن را تأیید میکنند. این مقامات آمریکایی، ارتباط شکل گرفته را نه تلاشی برای ارتباط با یک گروه تروریستی بلکه نمونهای از ناکارآمدی در نظارت بر فعالیتهای اطلاعاتی توصیف میکنند.
از مکهیل که در کانون این ماجراست با توصیفهای متناقضی یاد میشود، او از سویی توانایی بالایی در جذب خبرچین برای افبیآی داشته و از سوی دیگر فردی بیتوجه به مقررات اداری توصیف میشود. وی که اکنون ۵۳ ساله و بازنشسته است، در جریان نجات قربانیان حملات یازده سپتامبر به خاطر نقشش در عملیات نجات مشهور شد و در فیلم «مرکز تجارت جهانی» اولیور استون نیز نقشآفرینی کرد. وی سپس در تلاشها برای دستگیری رهبران القاعده در افغانستان و پاکستان مشارکت کرد و به همین سبب در سال ۲۰۰۶ مدال افتخار شجاعت دریافت کرد. این در حالی است که عدهای از همکاران وی، گونههایی از رفتار خودشیرینانه از وی را یادآور میشوند.
ظاهرا در دوره پرهیجان و اضطراب بعد از یازده سپتامبر، وی با یکی از خبرچینهای افبیآی مرتبط شده که از سال ۱۹۹۶ با این سازمان همکاری میکرده است. این خبرچین با اینکه ساکن منطقه نیویورک بوده، دوستان و برخی خویشاوندان وی در بلوچستان زندگی میکردند و همین خبرچین، مکهیل را به برخی از اعضای طایفه ریگی متصل کرد. بعد از حوادث یازده سپتامبر، همین خبرچینهای محلی به عوامل مشترک افبیآی و سیآیای تبدیل شدند و مکهیل به فرد کانونی در این ماجرا تبدیل شده است.
نیویورک تایمز پس از مرور فعالیتهای تروریستی گروهک جندالله، مدعی شده است، در حالی که هدف برنامههای نفوذ به القاعده، مقابله با برنامههای این گروه بوده ولی در مورد جندالله، هدف آمریکاییها کسب اطلاعات بوده و آنها قصد برخورد با این گروه و یا جلوگیری از حملات این گروه را نداشتهاند. نوع و میزان اطلاعات جمعآوری شده توسط خبرچینهای در استخدام مکهیل روشن نیست، ولی به گفته برخی مقامات آگاه وی در دوره کار خود اطلاعات فراوانی جمعآوری کرده است.
طبق قوانین آمریکا، استفاده مأموران دولتی از مجرمین یا تروریستها برای جمعآوری اطلاعات غیرقانونی نیست. مقامات فعلی و پیشین آمریکایی مدعی هستند، ایالات متحده هیچ گاه عملیاتهای گروه جندالله را هدایت یا تأیید نکرده است و هیچ گاه از زمان و نوع دقیق عملیات این گروه اطلاعاتی نداشتهاند، ولی پیش از این نیز مواردی بوده که جنایات ارتکابی توسط افراد درگیر همکاری با آمریکاییها سبب آبروریزی و رسوایی شده باشد.
نکتهای که میتواند به مکهیل کمک کند، این است که منابع وی دست اول نبودند بلکه خبرها با واسطه به وی میرسیده است. البته این در حالی است که هنوز روشن نیست بعد از ابراز نگرانی وکلای سازمان سیا چه کسی مجوز ادامه ارتباط با خبرچینهای درون جندالله را صادر کرده است. این در حالی است که برخی وکلای وزارت دادگستری و یا افبیآی از ابزار نگرانی وکلای سیآیای نیز اعلام بیاطلاعی میکنند.
نیویورک البته یادآور شده است، هرچند دولت آمریکا مدعی فعالیت شخصی مکهیل است، نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد مقامات ارشد، از وجود ارتباطات با جندالله اطلاع داشته و آن را تأیید کردهاند؛ برای مثال در سال ۲۰۰۸، مقامات افبیآی در واشنگتن مجوز سفر مکهیل به افغانستان برای دیدار با خبرچینان محلی را صادر کردهاند. قاعدتا سازمان سیآیای نیز چنین مجوزی صادر کرده است.
علاوه بر این، گزارشهای تهیه شده توسط مکهیل در سازمان سیا دست به دست میشده است و میز ایران در این سازمان در سال ۲۰۰۹ به مکهیل به دلیل فعالیتهایش جایزه داده است؛ البته دلیل اعطای این جایزه اعلام نشده و اکنون نیز مقامات سیآیای از اظهارنظر درباره آن خودداری میکنند.
ظاهرا بعد از آنکه جندالله به دلیل جنایاتش به فهرست گروههای تروریستی اضافه و سرکرده این گروه دستگیر و اعدام شد، باز هم ارتباطات با عناصر درون این سازمان ادامه یافته است. نکته جالب اینکه مکهیل به عنوان کارشناس مساله، در روند مباحثات مربوط به تروریستی نامیده شدن جندالله نیز شرکت داشته است.
در سال ۲۰۱۳ بار دیگر، مکهیل خواستار سفر به افغانستان شده، ولی افبیای بنا به دلیلی اعلام نشده که میتواند قطع بودجه با نگرانی از سرانجام اقدامات مکهیل باشد با سفر وی مخالفت کرده است؛ بنابراین، وی این بار با حمایت پنتاگون به افغانستان رفته و افبیآی نیز مانع این سفر نشده است. بعد از این سفر، که تصاویر مکهیل در آن به همراه نیروهای ویژه آمریکایی موجود است، افبیآی احتمالا به دلیل نارضایتی از این سفر وی را از ستاد اطلاعاتی مربوطه کنار گذاشته است.
بعد از این، کار مکهیل در اداره حمل و نقل با درگیری همراه و نهایتا در بهار گذشته بازنشسته شده است. در حالی که در این روزها، عدهای فعالیتهای خودسرانه و ارتباط وی با جندالله در یک دهه گذشته را مضر میدانند، دوستان مکهیل اصرار دارند که وی اقدامی بدون مجوز انجام نداده است. بعد از بازنشستگی وی نیز، نوع رابطه آمریکا و گروه جندالله در ابهام قرار دارد، ولی مقامات میگویند خبرچین اصلی مستقر در نیویورک همچنان در فهرست خبرچینهای افبیای قرار دارد.