-
شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۵:۵۹ ب.ظ
-
۳۲۲
در ماههای اخیر، نشانههای جدیدی از گسترش روابط میان ایران و چین بروز پیدا کرده که بخشی از اینها، به همکاریهای دو کشور برای رویارویی با چالشهای منطقهای مربوط میشود. در این زمینه، برخی تحلیلها با اشاره به همکاری و همسویی ایران و چین در افغانستان، به بررسی چشمانداز مقابله این دو کشور با نفوذ آمریکا در افغانستان میپردازد.
سایت تحلیلی «دیپلمات» در مطلبی با بررسی روند همکاریهای اخیر ایران و چین، این پرسش را مطرح کرده که آیا این دو کشور خواهند توانست در عمل آمریکا را از افغانستان بیرون برانند؟ این امر به ویژه از آن جهت اهمیت مییابد که دو کشور دارای منافع مشترکی در افغانستان و موضوع تأمین ثبات در این کشور هستند.
دیپلمات در مطلب خود اشاره میکند، روز گذشته، محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران و یانگ جیچی، مشاور حکومتی دولت چین، در پکن با یکدیگر دیدار و گفتوگو کردند. در یک سطح، این دیدار نشانه جدیدی از گسترش روابط ایران و چین است. با این حال، توجه به زمان انجام این دیدار، بیانگر وجود هدف مشخصتری از سوی طرفین است که به طور خاص، به همکاری تهران و پکن برای دستیابی به اهداف مشترک خود در افغانستان مربوط میشود.
سفر ظریف به پکن، برای مشارکت در ملاقات مربوط به «روند استانبول» درباره افغانستان صورت گرفت؛ هرچند در گزارشهای رسمی منابع خبری چین از دیدار ظریف با یانگ، اشاره مشخصی به موضوع افغانستان یا هر موضوع خاص دیگری نشده بود، زمان این دیدار، میتواند نشانگر عزم دو کشور برای همکاری بیشتر در راستای تأمین امنیت و ثبات افغانستان باشد.
هرچند به طور کلی، همکاریهای چین و هند در موضوع افغانستان همواره مورد توجه بوده، پتانسیلهای همکاری ایران و چین در این زمینه کم و بیش نادیده گرفته شده است. همچون چین (و بیشتر کشورهای دیگر، از جمله هند و آمریکا)، منافع ایران نیز با وجود دولتی باثبات در افغانستان که از نفوذ طالبان در امان باشد، بهتر تأمین خواهد شد؛ اما افزون بر این، ایران خواستار دستیابی به نفوذ سیاسی و فرهنگی بیشتر در افغانستان است که این امر، آن را در تقابل با منافع آمریکا قرار میدهد.
در حالی که چین حضور آمریکا را در افغانستان به عنوان ابزاری برای تأمین ثبات در این کشور پذیرفته، ایران خواستار خروج آمریکا در سریعترین زمان ممکن است. بر خلاف دیگر کشورهای منطقه، ایران با توافقنامه امنیتی اخیر که میان دولت افغانستان و آمریکا به امضا رسید، مخالفت کرده است.
هماکنون پکن مایل به پذیرش حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان است و آن را یک «شر لازم» میداند. با این حال، اگر ایران و چین بتوانند برای دستیابی به اهداف خود در افغانستان، به همکاری پرداخته و در عین حال نقش آمریکا را کاهش داده یا از بین ببرند، بیشتر به نفع هر دو آنها خواهد بود.
احتمال همکاری نزدیکتر ایران و چین در افغانستان، بخشی از روند گستردهتر توسعه روابط آنها در حوزههای مختلف است. این دو کشور در جریان مذاکرات هستهای ایران و ۱+ ۵ به یکدیگر نزدیکتر شدند. در همین حال، روابط آنها در حوزههای دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی نیز توسعه یافته است. دریادار حبیبالله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران هفته گذشته برای مذاکره با وزیر دفاع و فرمانده نیروی دریایی چین به این کشور سفر کرده بود.
در سطح راهبردی، شراکت ایران و چین برای تهران از جذابیت ویژهای برخوردار است؛ از یک منظر، گسترش روابط چین با روسیه که طی ماههای اخیر اتفاق افتاده، برخی را در ایران به فکر مشارکت در این «بلوک ضد امپریالیستی» انداخته است. از سوی دیگر، ایران به طور گسترده از سوی سازمانهای بینالمللی غربی نادیده گرفته شده و حضور در سازمانهایی که به ابتکار چین تشکیل شده، میتواند برای ایران از اهمیت برخوردار باشد.
برای نمونه، در اجلاس ماه سپتامبر سازمان همکاری شانگهای، اجازه ورود اعضای جدید به این سازمان داده شد؛ اقدامی که از سوی برخی تحلیلگران به عنوان واکنش روسیه و چین به اقدامات ناتو تعبیر شد. به جز هند و پاکستان، ایران نیز یکی از کشورهایی است که در صف نخست اعضای احتمالی جدید قرار دارد و در صورت تحقق این امر، این کشور میتواند همکاری نزدیکتری با کشورهای آسیای مرکزی و همچنین چین و روسیه داشته باشد. افزون بر این، ایران که عضو بانک توسعه آسیایی نیست، ممکن است درخواست عضویت در بانک سرمایه گذاری زیرساختها را، که به تازگی از سوی چین تشکیل شده، بدهد.
این تجربیات همکاریهای دوجانبه و چندجانبه بینالمللی، میتواند به سادگی به همکاریهای بینالمللی در افغانستان گسترش پیدا کند؛ هرچند ایران در سال ۲۰۰۱ با تلاش آمریکا برای مبارزه با طالبان در افغانستان همراهی کرد، پس از آن، در پی اقدامات آمریکا جهت کم کردن نفوذ ایران در افغانستان، روابط تهران با واشنگتن تیرهتر شد.
در نتیجه این امر، ایران روز به روز نسبت به نفوذ آمریکا در افغانستان بیشتر احساس نگرانی کرده و تلاش کرد شبکه حمایتی خود را به ویژه در مناطق غربی و شمالی این کشور ایجاد کند. پژوهشی که امسال از سوی مؤسسه «رند» انجام شد، نشان داد که ایران با ایجاد مدارس، مساجد و رسانههای وابسته به خود، در تلاش برای اعمال نفوذ در افغانستان است.
البته همان گونه که در پژوهش مؤسسه رند نیز اشاره شده، ایران و آمریکا با وجود رقابت برای نفوذ در افغانستان، منافع مشترکی نیز در این کشور دارند. ایران خواستار افغانستانی عاری از کنترل طالبان است و همچنین میخواهد خطر نفوذ افراطگرایی در منطقه را نیز از بین ببرد. در این موارد، منافع ایران و آمریکا با یکدیگر همسویی دارد. با این حال، واشنگتن نسبت به تلاشهای ایران برای توسعه نفوذ سیاسی و فرهنگی در افغانستان ابراز نگرانی کرده و مدعی است این تلاشها، در نهایت پتانسیل همکاری را محدود میکند.
اما چین در زمینه اهداف امنیتی با ایران اشتراک دارد و از کاهش نفوذ آمریکا در افغانستان و کل منطقه سود میبرد. پکن در زمینه توسعه پیوندهای ایران با افغانستان ملاحظات بسیار کمتری از آمریکا دارد و به ویژه در صورتی که روند همکاریهای ایران و چین توسعه یابد، این موضوع اساساً شکل دیگری به خود خواهد گرفت.
از سوی دیگر، نفع چین (همچون ایران) در این است که کابل بیشتر به همسایگان خود و کمتر به آمریکا وابستگی داشته باشد. اگر چین به این نتیجه برسد که از طریق شراکت با ایران میتواند اهداف امنیتی خود را به شکل بهتری تأمین کرده و آمریکا را از افغانستان بیرون براند، بیتردید از چنین امری استقبال خواهد کرد.