-
پنجشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۰۳ ق.ظ
-
۱۳۹
ظاهرا سعودیها و آمریکاییها میخواهند با ایران و روسیه، همان کاری را بکنند که عربستان سعودی با شوروی سابق کرد؛ تا بیشترین حد ممکن نفت به بازار سرازیر شود تا با رساندن بهای نفت به زیر حدی که ایران و روسیه بتوانند بودجه خود را تأمین کنند، این دو کشور به ورشکستگی کشانده شوند.
تامس فریدمن، تحلیلگر آمریکایی در مقالهای در نیویورک تایمز دیدگاههای خود را درباره چرایی و هدف شکلگیری جنگ قیمت در بازار نفت و تلاش برای محدود کردن درآمدهای ایران و روسیه را این گونه شرح داده است: آیا این فقط تصور من است یا اینکه واقعا یک جنگ جهانی نفتی بین آمریکا و عربستان سعودی از سویی و ایران و روسیه از سوی دیگر در جریان است؟
نمیتوان مطمئن بود، اتحادهای شکلگرفته برنامهریزی شده بوده یا تصادفی ولی یک چیز به نظر واضح میآید: ظاهرا سعودیها و آمریکاییها میخواهند با ایران و روسیه همان کاری را کنند که عربستان سعودی با شوروی سابق کرد؛ تا بیشترین حد ممکن نفت به بازار سرازیر شود تا با رساندن قیمت نفت به زیر حدی که ایران و روسیه بتوانند بودجه خود را تأمین کنند، این دو کشور به ورشکستگی کشانده شوند.
وضعیت عجیبی است؛ چهار تولیدکننده نفت یعنی لیبی، عراق، نیجریه و سوریه دچار مشکل هستند و تحریمها به شدت بر نفت ایران تأثیر گذاشته است. ده سال پیش، چنین شرایطی بهای نفت را به شدت افزایش میداد، ولی امروز اتفاق متفاوتی در جریان است. هفتههاست که قیمت مبادله نفت در حال کاهش است و پس از مدتها که بهای نفت بین ۱۰۵ و ۱۱۰ دلار در هر بشکه در نوسان بود، اکنون در حوالی ۸۸ دلار جا خوش کرده است.
افت قیمتها ناشی از مشکلات اقتصادی اروپا و چین از سویی و تبدیل ایالات متحده به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان از سوی دیگر است. آمریکا با فنآوریهای جدید، نفت زیادی استخراج میکند و به تدریج مجوز صادرات بخشی از آن نیز صادر میشود و همزمان سعودیها نیز حاضر نیستند از تولید خود بکاهند، بلکه همچنان بر حفظ سهم کنونی خود از بازار نفت اصرار دارند. حاصل جمع این تحولات، سختگیری بر ایران و روسیه است که از قضا در موضوع سوریه نیز در مقابل آمریکا و عربستان هستند. به زبان دیگر، در بازار نیز نوعی از احساس جنگ وجود دارد؛ جنگی که ابزار آن نفت است.
روسها از این موضوع آگاهند. ممکن نیست که آگاه نباشند. روزنامه روسی پراودا در سوم آوریل مقالهای با عنوان «اوباما از عربستان سعودی میخواهد که اقتصاد روسیه را تخریب کند» نوشت که در آن آمده است: «نمونه قبلی از این بازی مشترک وجود دارد که به فروپاشی شوروی سابق منجر شد. در سال ۱۹۸۵، سعودیها تولید نفت را به شدت افزایش دادند و آن را از دو میلیون بشکه به ده میلیون بشکه در روز افزایش دادند تا قیمت نفت از ۳۲ دلار به ۱۰ دلار کاهش پیدا کند. شوروی حتی بخشی از نفت خود را به قیمت شش دلار هم فروخت. عربستان سعودی چیزی از دست نداد؛ هرچند قیمتها به نسبت یک به ۳.۵ کاهش یافت، ولی تولید آنها پنج برابر شده بود. اقتصاد برنامهریزی مرکزی شوروی نمیتوانست بر کاهش درآمدهای صادراتی فائق آید و این یکی از دلایل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود».
در واقع یگور گایدار که از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ نخست وزیر روسیه بود، در سخنرانی در سیزدهم نوامبر ۲۰۰۶ ابراز داشت: «جدول زمانی فروپاشی شوروی سابق به سیزدهم سپتامبر ۱۹۸۵ بر میگردد. در این روز، شیخ احمد زکی یمانی وزیر نفت عربستان سعودی اعلام کرد که پادشاهی سعودی قصد دارد سیاست نفتی خود را به نحوی افراطی تغییر دهد. آنها از بالا نگاه داشتن قیمت نفت دست برداشتند... در شش ماه بعد، تولید نفت در عربستان سعودی چهار برابر شد و قیمتها سقوط کرد... اتحاد شوروی تقریبا سالانه بیست میلیارد دلار از درآمدهای خود را از دست داد و کشور نمیتوانست با این شرایط دوام بیاورد».
قرار نیست ایران و روسیه فردا دچار فروپاشی شوند. اگر قیمت نفت به زیر هفتاد دلار برسد از تولید نفت در آمریکا کاسته خواهد شد، زیرا بخشی از تولید کونی در این کشور توجیه اقتصادی خود را از دست خواهد داد و قیمتها میتواند بالا نگاه داشته شود، ولی تردیدی نیست که این کاهش قیمت به لحاظ استراتژیک به نفع سعودیها و آمریکا و به ضرر ایران و روسیه خواهد بود. درآمدهای نفتی حدود ۶۰ درصد درآمد دولت ایران و بیش از نیمی از درآمد دولت روسیه را تشکیل میدهد.
کاهش بهای نفت تصادفی نیست. در سوم اکتبر، استانلی رید در مقالهای در نشریه تایمز، کاهش شدید در قیمت نفت را پاسخ به سیگنالهایی دانست که عربستان سعودی به بازار مخابره میکند و حاکی از آن است که این کشور بیشتر مایل به حفظ سهم خود از بازار است تا حمایت از قیمت نفت. آرامکو شرکت دولتی نفت عربستان با اعلام اینکه قیمت نفت خود برای بازارهای آسیایی را یک دلار و برای ایالات متحده را چهل سنت کاهش میدهد، شگفتزده کرد.
به نوشته تایمز، با توجه به مجموع نفت و گاز تولیدی در آمریکا، این رقم در قیاس با سال ۲۰۰۷، حدود ۸.۷ میلیون بشکه در روز کاهش یافته و این تقریبا برابر با مجموع نفت صادراتی سعودیها و نیجریه است.
این در شرایطی است که شرکتهای بزرگ آمریکایی فعال در بخش فنآوریهای جدید به مصرفکنندگان آمریکایی، امکان بهتر مدیریت مصرف انرژی خود را دادهاند.
آنچه در حال وقوع است، عملی شدن توصیههای اندی کارسنر دستیار سابق وزیر انرژی امریکا است که گفته اگر آمریکا نظام مالیاتی خود را به گونهای تغییر دهد که مالیات بر حقوق و شرکتها را با مالیات بر مصرف انرژیهای فسیلی جایگزین کند. آنگاه دست تواناتری در رقابت با دشمنان خود خواهد داشت.