-
سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۱۹ ق.ظ
-
۳۶۹
چندین هفته بعد از جولان گروه موسوم به داعش و درست در زمانی که مردم عراق به کمک ارتش این کشور توانستند ضربات سنگینی را به این گروه وارد آورند سناریوی حمله نظامی آمریکا بر ضد داعش تقویت شد. طرحی که بیش از منافع مردم عراق یک پازل خطرناک را در خاورمیانه تکمیل میکند.
سالها بیش وقتی دولت جرج بوش طرح حمله به افغانستان را برای مبارزه با تروریست یا آنچه تهدید علیه منافع آمریکا خوانده میشد؛ کلید زد پنتاگون بررسی مقدمات اقامت دائمی آمریکاییها را در خاک این کشور آغاز کرده بود. مقامات آمریکایی عملیات در افغانستان را (Enduring Freedom) یا آزادی پایدار و بلندمدت نامگذاری کردند که نام آن بهوضوح اهداف پشت پرده یا همان اقامت دائمی در افغانستان را نشان میدهد.
بعد از اشغال افغانستان کارشناسان تحلیلهای مختلفی را از علل علاقه مندی واشنگتن به حضور نظامی در افغانستان برشمرند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
زیرنظر گرفتن کشورهای مخالف منافع آمریکا در منطقه چون ایران
- دسترسی به حجم گستردهای از منابع بینظیر مواد معدنی در افغانستان
-
جاسوسی و رصد حرکات ابرقدرتهایی چون چین و روسیه
- حضور نظامی فیزیکی در منطقه و تضعیف دولتهای مرکزی و ایجاد توازن استراتژیک بین قدرتهای منطقهای در خاورمیانه و جنوب آسیا
نقشه معادن افغانستان - 9 پایگاه نظامی آمریکا در اطراف این معادن ساخته و تجهیز شده اند
طرح حضور نیروهای امنیتی تحت امر ناتو موسوم به ایساف در افغانستان
پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه - آمریکا تلاش زیادی کرد تا در خاک عراق چند پایگاه نظامی تاسیس کند اما با مقاومت دولت نوری مالکی موفق نشد
بعد از اشغال نظامی افغانستان آمریکا 9 پایگاه نظامی در خاک این کشور تاسیس کرد که به عقیده کارشناسان عمده فعالیت آنها بعد از سال 2014 آغاز خواهد شد. پایگاههای آمریکا در خاک افغانستان تاکنون دو چالش جدی ایجاد کردند که عبارتند از:
- دخالت آشکار در قدرت سیاسی افغانستان: عملا هر دولتی در افغانستان دارای قدرت دوم استو اداره واقعی این کشور بدست واشنگتن صورت میگیرد چنانکه مدیریت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان تا حدود زیادی تحت تاثیر مراکز آمریکایی در خاک این کشور است. این دخالتها به حدی است که بارها بارها حامد کرزی دخالتهای آمریکا در افغانستان را مورد اعتراض قرار داده است. شرکتهای امنیتی آمریکا در عمل کنترل افغانستان را در دست دارند و ارتش این کشور تا حدود زیادی زیر نظر پیمانکاران نظامی آمریکاست. تغییر ماهیت فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان اولویت نخست حضور آمریکا در خاک این کشور است.
- انتقال بحران به پاکستان و تشدید اختلافات قومی و مذهبی در این کشور: بعد از اشغال افغانستان کشوری که بیش از همه متضرر شد پاکستان بود چرا که اختلافات قومی و مذهبی موجود در پاکستان و تفاسیر مختلف از حضور آمریکا سبب شد تا حدود زیادی دامنه اختلافات در این کشور گسترش پیدا کند. آتش زدن چند کاروان حامل سوخت برای نظامیان ناتو در افغانستان و مهاجرت بخشی از بدنه القاعده به مناطق شمالی این کشور بهانه خوبی بود تا آمریکاییها حاکمیت ملی پاکستان را نقض کرده و در نقش یک پدرخوانده دلسوز خیلی راحت بارها بارها بدون در نظر گرفتن شان و جایگاه مستقل و حاکمیت مردم و دولت پاکستان اقدام به حملات هوایی در خاک این کشور نمایند.
مراکز و آمار حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا از سال 2010 تا 2012
آنچه که امروز بعنوان ائتلاف بر ضد داعش در عراق پیگیری میشود نمونه توسعه یافته مدل تسلط نظامی آمریکا در افغانستان است. آمریکایی ها که نتوانسته بودند تا خواستههای خود را در قالب یک توافق امنیتی به دولت عراق تحمیل کنند گروهی از تروریستهای موجود در سوریه را برای انتقال بحران به داخل عراق سازماندهی کردند. این گروه به ظاهر اسلامی ماموریت یافت تا با نمایش افراطیگری دینی و تهییج عواطف مذهبی در خاک عراق زمینه یک جنگ داخلی را در این کشور فراهم آورد اما این سناریو با وسعت نظر و روشنگری علمای شیعه و سنی در خاک عراق خنثی شد.
چندی بعد از حضور بیفایده داعش در عراق آمریکاییها با دخالت سازمان سیا سعی کردند تا با علم کردن فتنه مذهبی در کربلا و بسط دادن آن به سراسر عراق سناریوی جنگ مذهبی را زنده نمایند اما باز هم حضور و دقت نظر مردم عراق مانع این امر شد.
از سوی دیگر جنگ فرسایشی بین نیروهای ارتش سوریه و گروههای تروریستی در خاک این کشور موجب شد تا با تضعیف روحیه و پایین آمدن امید پیروزی در میان تروریستها پیروزیهای چشمگیر و گستردهای نصیب ارتش سوریه شود. در همین حین موج فرار اروپاییان افراطی به خاک کشورهای متبوعشان آغاز شد لذا ائتلاف غربی- عربی حامی تروریست که گمان نمیکردند بحران سوریه تا این حد طولانی شود طرح مشترکی را برای عراق و سوریه طراحی کردند.
ائتلاف تصمیم گرفت تا تروریستهای دستپرورده خود را طعمه و بهانه لازم برای حضور و دخالت نظامی در دو کشور قرار دهد. طبق واکنشهای اخیر مقامات آمریکایی این کشور حق خود میداند تا بدون کسب اجازه از مقامات عراقی و سوری عملیات هوایی نظامی بر ضد تروریستها انجام دهد.
احتمالا این موضوع بهانهای خوبی است تا سناریویی که چند عملیات محدود آمریکا در شمال پاکستان را به حضور دائمی هواپیماهای بدون سرنشین در آسمان این کشور تبدیل کرد در عراق اجرایی شود.
مقامات سیاسی و دیپلماتیک کشورمان با رصد درست تحولات منطقه و آگاهی از طرح و نقشه آمریکا از مدتها قبل نسبت به هرگونه مشارکت در ائتلاف با حضور آمریکا بر ضد داعش اظهار بیعلاقگی کردند. چرا که مقامات آمریکایی در صدد بودند تا با حضور ایران برای سیاست دخالت ابدی در عراق و سوریه مشروعیت تراشی کنند.
کشورهایی که آمریکا بدون هماهنگی با دولتهای آنها در خاکشان عملیات نظامی انجام میدهد. طرح ائتلاف علیه داعش و تلاش آمریکا برای پیوند زدن سوریه به این کشورها
حملات آمریکا درست در زمانی صورت میگیرد که مردم عراق بالعکس آنچه رسانههای آمریکایی تبلیغ میکنند با وحدت و همدلی خود توانستند ضربات سنگینی را علیه مواضع تروریستها وارد آورند. عملیاتهایی که با حجم محدودی از سلاح و بدون وعدهها و تعهدات نظامی آمریکا در قرارداد امنیتی با عراق محقق شد. یک مصداق بارز که نشان میدهد آمریکا تا مدتها بدنبال پیروزی ارتش این کشور بر ضد تروریستها نبود ماجرای تحویل هواپیماهای اف-16 به ارتش عراق است که در بحرانیترین مقطع از تحویل آنها خودداری شد.
به نظر میرسد هدف اصلی آمریکا از مقابله با داعش در عراق تکمیل سناریوی تعریف پدرخوانده برای خاورمیانه و ایجاد سنت دخالت نظامی بدون در نظر گرفتن حاکمیت ملی کشورهای منطقه است. اگر مقامات سیاسی کشورهای منطقه موضع درستی در قبال این سیاست آمریکا اتخاذ نکنند قطعا شاهد دخالت و بحران تراشی بیشتر آمریکا در خاورمیانه خواهیم بود.