-
دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۵ ق.ظ
-
۳۴۲
: علی دایی که از ماندگارترین فوتبالیستهای تمام ادوار تاریخ فوتبال ایران است و عنوان بهترین گلزن جهان را هم یدک میکشد و البته در جهان فوتبال ایران را با نام او میشناسند، از زمانی که گام در عرصه مربیگری گذاشته نتوانست "محافظ" و "افزاینده" خوبی برای همه داشتههایی باشد که روزها و هفتهها و ماهها و سالها برای به دست آوردنش زحمت کشید و سختیها را تحمل کرد.
همه افتخاراتی که علی دایی در دوران فوتبالش بدست آورد را باید کنار گذاشت. دلیلش هم واضح است؛ علی دایی فوتبالیست با علی دایی مربی زمین تا آسمان تفاوت دارد. او در خط حمله هر تیمی بود که وظیفه اش را به خوبی می دانست؛ جنگیدن برای وارد کردن توپ به دروازه حریفان. این تنها کاری بود که باید انجام می داد و اتفاقا خیلی هم خوب انجام می داد و از بهترین های خط حمله همه تاریخ فوتبال ایران است.
این را دوست و دشمن قبول دارند. حتی آنهایی که این روزها منتقد علی دایی هستند یک لحظه هم به خود شک راه نمی دهند که مرد بلند قامت نیمکت پرسپولیس یکی از بهترین مهاجمان تاریخ فوتبال ایران بود که در سایه همین خوب بودنش توانست عنوان آقای گلی جهان را به خود اختصاص دهد و به خاطر تعصب و غیرت ایرانی که داشت، رکورددار بیشترین تعداد بازی برای تیم ملی فوتبال ایران نیز به شمار می رود.
از خوبی های علی دایی در دورانی که هنوز کفش ها را آویزان نکرده بود مطلب زیاد می توان نوشت، اما همه حرف و حدیث ها و نقدها علیه این مرد پرافتخار از همان زمانی شروع شد که او هنوز فوتبالش را کنار نگذاشته بود، مربیگری را شروع کرد. شاید خداحافظی اش از تیم های باشگاهی در اوج بود اما شروع مربیگری اش به اعتقاد خیلی ها زمان مناسبی نبود.
او سایپایی را به عنوان قهرمانی رساند که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان محصول خودش نبود و یک مربی خارجی تیم را برایش ساخته و پرداخته کرده بود. بااین حال شروع کار برایش خوب بود. با این حال او خیلی زود به نیمکت تیم ملی رسید و در مقدماتی جام جهانی راه دشواری را آغاز کرد اما شکست در ورزشگاه آزادی برابر عربستان که برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران رقم خورد، حکم برکناری علی دایی را صادر کرد. دایی رفت و دوباره با یک تیم باشگاهی شروع کرد.
پرسپولیس و راه آهن تیم هایی بودند که دایی در این چند مربیگری در آنها را تجربه کرده است. او قهرمانی جام حذفی با پرسپولیس را تجربه کرده است اما روزهای خوبش خیلی زیاد نبوده. درست برعکس روزهایی که بازی می کرد و روزهای خوبش بسیار زیاد و روزهای بدش انگشت شمار بود. حالا همه چیز برای علی دایی برعکس شده است. انگار او با دنده عقب از روی خودش رد می شود. او روزهای خوب گذشته را به حداقل رسانده و به جای اینکه تمرکزش روی تیمش و افزودن بر اعتبار علی دایی باشد، دنبال حاشیه هایی است که خیلی از آنها را هم خودش ساخته است.
لیگ چهاردهم فقط یک هفته است شروع شده اما در همین زمان اندک علی دایی مرد اول مصاحبههاست. هنوز لیگ شروع نشده صحبت های او علیه داوران و مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ و کارشناسان شروع شده است. علی دایی بعد از تساوی تیمش برابر نفت تهران که یکی از روزهای بد پرسپولیس بود، به جای اینکه به ایرادت فنی تیمش بپردازد و از مردانش به خاطر خوب بازی نکردن انتقاد کند، راه را به بازیکنانش یاد داد تا به انتقاد از داور بپردازند و مرد سیاه پوش را مقصر پیروز نشدنشان معرفی کنند.
اما آنهایی که بازی پرسپولیس برابر نفت را با دقت بیشتری تماشا کردند، دیدند که تیم دایی زور تاکتیکی و فنی بردن حریف را نداشت و برخی مردانش حتی مدل موهایشان هم برهم نخورد. آنها دیدند که پرسپولیس فوتبال خوبی را به نمایش نگذاشت و موقعیت هایی که روی دروازه حریف ایجاد کرد و می توانست رنگ و بوی گل داشته باشد به اندازه انگشتان یک دست هم نبود. آنها دیدند که دایی هنوز نتوانسته تیمی را بسازد که خواسته های به حق هواداران را برآورده کند.
اما مهمتر از آن، همه بینندگان حاضر در ورزشگاه و پای تلویزیون دیدند که داور مسابقه تاثیر مستقیمی در نتیجه بازی نداشت. این یعنی اینکه اعتراض به داوری بی مورد و راه حلی برای فرار از نقایص موجود در بازی بود. علی دایی این کار را کرد و بیشتر از اینکه در مورد نقایص تیمش صحبت کند، در نشست خبری به مسئولان کمیته داوران و فدراسیون فوتبال تاخت که چرا اجازه مصاحبه علیه داور را از او و مربیان دیگر گرفته اند.
این پایان ماجرا نبود و علی دایی به مصاحبه هایش علیه داوری و مسئولانی که از داوری حمایت کردند ادامه داد. او به هوشنگ نصیرزاده هم تاخت و از اینکه او در مورد مسائل حقوقی داوری صحبت کرده است انتقاد کرد. علی دایی که حالا و در شروع لیگ برتر باید تمرکزش روی تیمش و رفع نقایص فنی آن باشد، تمرکزش را روی جواب دادن به این و آن گذاشته است. آیا پرسپولیس و هوادارانش علی دایی را اینگونه می خواهند؟ آیا هواداران پرسپولیس که فوتبال را خوب می فهمند می پذیرند که سطح فنی واقعی تیمشان همینقدر باشد و سرمربیشان به دنبال پاسخ دادن به منتقدان باشد؟
یک سوال دیگر هم مطرح می شود؛ کدام مربی از تیمهای دیگر لیگ برتری در همین هفته اول اینقدر به داور و دیگران تاخته است؟ کدام مربی تمرکزش را از روی تیمش برداشته و به سمت مسائل دیگر برده است؟ آیا فوتبال حرفه ای این را می پذیرد که یک تیم فوتبال قابل قبول و تماشاگر پسند ارائه نکند و سرمربیاش به دنبال جبران نقایص فنیاش از راه های دیگر باشد؟ اگر قرار باشد دایی و امثال او در هر بازی دو امتیاز و سه امتیاز از دست بدهند و دیگران را مقصر بدانند، تکلیف هواداران پرسپولیس چه می شود؟ تکلیف چند میلیاردی که گرفتهاند تا باعث خوشحالی مردم شوند چه میشود؟
توجیه دایی این است که از حق تیمش و بازیکنانش برابر هر کسی دفاع خواهد کرد و مقابل آنها خواهد ایستاد، اما نمی شود دایی به جای ایستادن مقابل این و آن برای گرفتن حق تیمش، مقابل نقایص و کمبودهای فنی تیمش بایستد و با رفع آنها کاری کند که دیگر هیچکس جرات نزدیک شدن به مسائل تیمش را نداشته باشد و هیچ داوری هم نتواند نتیجه و پیروزی را از تیمش بگیرد؟