-
پنجشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۵۸ ق.ظ
-
۱۳۷
«مکس بلامنتال» معتقد است بعد از ۱۱ سپتامر مقامات امنیتی آمریکا هزاران پلیس آمریکائی را به اسرائیل فرستاده تا به وسیله نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی تحت تعلیم قرار بگیرند.
«مکس بلامنتال» معتقد است بعد از 11 سپتامر مقامات امنیتی آمریکا در یک برنامهی مشترک با لابی اسرائیل در این کشور به شناسایی و برقراری ارتباط با متخصصین عملیات ضدتروریستی اسرائیل اقدام و هزاران پلیس آمریکائی را به اسرائیل فرستاده تا به وسیله نیروهای امنیتی این کشور تحت تعلیم قرار بگیرند.
پس از حملات 11 سپتامبر به بهانهی مبارزه با تروریسم، نیروهای پلیس آمریکا به سمت نظامی شدن هرچه بیشتر سوق داده شدند. در سالهای أخیر، مدیران امنیتی جامعهی آمریکا بیش از پیش مبهوت جنایات امنیت داخلی اسرائیل شده و در نظر دارند شیوههای نظامی این رژیم را وارد سازمان پلیس خود کنند. طی دوران ریاست جمهوری جورج بوش، وزیر امنیت داخلی آمریکا که یک شهروند آمریکایی- اسرائیلی بود دستور داد که نیروهای پلیس آمریکا توسط گروههای اسرائیلی آموزش ببینند تا در کنترل تجمعها، مقابله با تروریسم و جمعآوری اطلاعات ورزیدهتر باشند. هماکنون برخی از افسران سابق نظامی اسرائیل در قالب نیروهای پلیس آمریکا فعالند. آنها استخدام شدهاند تا عملیاتهای امنیتی را در فرودگاههای آمریکا، مراکز خرید و تفرجگاههای حومهی شهرها مدیریت کنند. بعد از جنبش تسخیر والاستریت گزارشهایی منتشر شد که نشان میدهد سیاستگذاری و تأمین امنیت داخلی آمریکا تا چه اندازه وابسته به لابی صهیونیستی شده است.
مکس بلامنتال در یادداشتی که ترجمه آن در ادامه میآید به نقش پررنگ لابی صهیونیسم در امنیت داخلی آمریکا اشاره کرده است؛ این یادداشت نخستین بار در شماره 6 و 7 فصلنامه علوم انسانی اسلامی صدرا منتشر شد که اکنون در خبرگزاری تسنیم بازنشر میشود:
در ماه اکتبر بخشهایی از محوطهی دانشگاه کالیفرنیا در «برکلی» چهرهای نظامی به خود گرفت. این امر در حاشیه نشست «اربن شیلد» 2011 به وقوع پیوست. این نشست سالیانه که نمایشی از توانمندیهای گروه ضربت است، در راستای ترویج واکنشهای متقابل، همکاری و رقابت میان نیروهای پلیس ضدشورش که بازوی اجرایی نهادهای مجری قانون در سرتاسر آمریکا و ملل خارجه هستند، سازماندهی شده است. در این بازه زمانی شهرداری منطقه «آلمیدا» در حال سازماندهی نیروی خود در جهت رویارویی قریبالوقوع با گروه جنبش «تسخیر» بود که چادرهایی در مرکز شهر «اوکلند» بر پا کرده بودند. در این رویارویی که یک ماه بعد به وقوع پیوست نیروهای پلیس توان سرکوبی خود را با استفاده از گلولههای پلاستیکی و گاز اشکآور به معترضان نشان دادند. در پی این درگیری صدها نفر و از جمله یکی از سربازان اسبق آمریکا در جنگ با عراق به شدت مجروح شد. به گفته مجلهی «پلیس» که زیر مجموعهای از انتشارات تجاری نهادهای نظارتی بر اجرای قانون است، نهادهای نظارت بر اجرای قوانین که با معترضان جنبش تسخیر در شمال «کالیفرنیا» درگیر شده بودند از نشست «اربین شیلد» به دلیل کار گروهی مؤثرشان تقدیر کردند.
حضور نیروهای اسرائیلی و بحرینی در اربن شیلد
در کنار یگانهای پلیس آمریکا، پلیسهای مرزی اسرائیل موسوم به «لیمام» نیز مشغول تمرین بودند. این گروه مدعی آن است که به طور ویژه برای عملیات ضدتروریستی تعلیم دیده است. اما بر خلاف این ادعا، بیشتر شهرت این گروه نشأت گرفته از ترور رهبران فلسطینی و سابقهی طولانی در سرکوب و تجاوز به نوار غزه و کرانهی باختری است. در «اربین شیلد» همچنین شاهد حضور یگانی از نظامیان بحرینی بودیم که به تازگی به سرکوب تظاهرات مسالمتآمیز و دموکراتیک مردم بحرین پرداخته، بر روی اردوگاه آنان آتش گشوده و مانع انتقال زخمیها به بیمارستان شدند. اگرچه حضور نظامیان بحرینی خود معمای جدیدی است، اما از آن جالبتر رسانهای نشدن حضور پلیس شبهنظامی اسرائیل در این نشست بود که مبین دورنمای امنیتی آمریکا پس از حادثهی 11 سپتامبر است. رسوخ شیوههای اسرائیلی در نهادهای امنیتی آمریکا در هر لایه به چشم میخورد و اخیراً خود را در شیوهی برخورد با معترضان جنبش تسخیر «والاستریت» نشان داده است. در گزارشات خبری آمریکا هنگامی که از اسرائیل یاد میشود، تنها به موفقیتهای سازمان امنیت ملی که از همکاری با اسرائیل به دست آمده اشاره میشود و از تبعات همکاری با کشوری که به نقض آشکار حقوق بشر متهم است سخنی به میان آورده نمیشود. اما در عین حال این رسانهها گاه و بیگاه در گزارشات خبری خود به پوشش خبری مبنی بر رسوخ شیوههای اسرائیلی در سیستم امنیتی آمریکا میپردازند. اما این موضوع تاکنون به عنوان موضوعی مهم در مباحثات ملی مطرح نشده است. هرچه باشد، همکاری میان پلیس آمریکا و پلیس اسرائیل تنها یکی از ابعاد همکاریها میان این دو است. نیروهای پلیس محلی آمریکا با به کارگیری تاکتیکهای اسرائیلی که در طی 63 سال اشغال، سرکوب و بیرون راندن مردم محلی فلسطین از سرزمین مادریشان کسب کردهاند، به کنترل محلههای مسلماننشین و مهاجرنشین در شهرهای آمریکا پرداختهاند. در عین حال، افسران سابق ارتش اسرائیل به منظور هدایت عملیات امنیتی در فرودگاهها و مراکز خرید به کار گرفته شدهاند، که همین امر منجر به گسترش موجی از پروندهسازیهای نژادی، ارعاب و بازجویهای اف.بی.آی. از افراد بیگناه و غیرمطلع شده است. افشای اقدام پلیس «نیویورک» در به کارگیری روشهای ضدتروریستی در برخورد با معترضان جنبش تسخیر در پارک «زاکوتی» در مرکز «منهتن»، تنها یکی از آخرین نمونههایی از فعالیتهای موسوم به مبارزه با تروریسم است.
افشاگریهایی از این دست موجب میشود که سؤالات بیشماری در مورد میزان به کارگیری تاکتیکهای اسرائیلی در سرکوب جنبش تسخیر مطرح شود. پس از حادثهی 11 سپتامبر، هنگامی که وحشت بر مردم مستولی شد، مقامات نهادهای اجرای قانون و نیروهای فدرال از نیروهای امنیتی اسرائیل درخواست آموزش و راهنمایی نمودند و از همین جا بود که فرآیند اسرائیلیسازی آغاز شد. این لابی صهیونیستی-آمریکایی جوی متشنج را به وجود آورد که در پی آن هزاران افسر برجسته آمریکایی، به منظور تعلیم در کنار نیروهای نظامی اسرائیل، با صرف هزینههای هنگفت به سرزمینهای اشغالی اعزام شدند تا جایی که افسران پلیسی که به اسرائیل اعزام نشدهاند، از استثنائات محسوب میشوند. «ترنس دبلیوگسنر» رئیس اسبق کنگره آمریکا بر این باور است که اسرائیل، هارواردی برای آموزش فعالیتهای ضد تروریستی است. «کتی لینر» رئیس پلیس «واشنگتن دیسی» خاطرنشان میکند هیچ تجربهای در زندگی حرفهای او تاثیرگذارتر از سفر به اسرائیل نبوده است. «بارنت جونز» رئیس پلیس «آن آربر» میشیگان دربارهی اسرائیل میگوید: اسرائیل خط مقدم مبارزه با تروریسم است و ما هم اکنون در جنگ جهانی قرار داریم. «کارن گریین برگ» مدیر دانشکده حقوق و مرکز مطالعات ملی «فوردهام» و کارشناس تروریسم و آزادیهای مدنی میگوید: تأثیر اسرائیل بر نهادهای اجرای قانون در آمریکا به حدی گسترده است که حتی عملکرد پلیسهای خیابانی متأثر از آن است. گریین برگ گفت: پس از حادثه یازده سپتامبر در بسیاری از زمینهها به سمت اسرائیل دست نیاز دراز کردیم که از آن جمله میتوان به آموزش روشهای شکنجه دادن اشاره کرد. به عنوان مثال شکنجههایی که در عراق و افغانستان به کار گرفته میشود توسط اسرائیلیها آموزش داده شده است. پیروی از خطمشی اسرائیلیها مضرات بسیاری دارد که هم اکنون تحت عنوان فعالیتهای ضدتروریستی در حال نفوذ و گسترش در تمام ابعاد زندگی آمریکاییها است؛ و این همان چیزی است که قبلاً قابل پیشبینی بوده است.
JINSA اتاق فکر مشترک یهودی-آمریکایی
در بطن همکاری میان نیروهای آمریکایی-اسرائیلی مجری قانون، موئسسهی یهودی امور امنیت ملی (جینسا) قرار دارد. جینسا اتاق فکر مشترک یهودی-آمریکایی است که به دلیل سیاست¬های جدید محافظهکارانه در قبال فلسطین و اتخاذ دیدگاههای تخاصمی علیه ایران شهرت یافته است. «ریچارد برلی» و «داگلاس فیس» دو تن از مشاوران اسبق جینسا و مشاورین «نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل، در زمان «جرج بوش» در وزارت دفاع آمریکا مشغول به فعالیت بوده و نقش انکارناپذیری در حمله به عراق و اشغال آن ایفا کردهاند. جیسنا مدعی شده که به واسطهی برنامههای آموزشی نیروهای اجرائی متضمن قانون (لیپ) بیش از 9000 تن از مقامات اجرائی را در سطوح فدرال، ایالتی و شهری تحت تعلیم قرار داده است. «ریچارد فیونتس»، ناظر پیشین ایالتی «نیوجرسی» پس از حضور در نشست جینسا 2004 که در اسرائیل برگزار شد و در آن 35 تن از افسران نهادهای مجری قانون نیز حضور داشتند، اظهار داشت: اسرائیلیها روش برقراری امنیت در «نیوجرسی» را تغییر دادند. طی نشست 2004 لیپ، جینسا 14 تن از مقامات ارشد مجری قانون در آمریکا را برای دریافت دستورالعملهایی از همتایان اسرائیلی خود گردهم آورد. جینسا در وبسایت خود مینویسد «این مقامات آمریکایی به نحوی آموزش دیده بودند که امنیت را در مراکز خرید، مکانهای ورزشی و سالنهای کنسرت برقرار کنند. این گروه در حالی که توسط ژنرال سایمون پری از وابستگان به پلیس اسرائیل و افسر اسبق موساد همراهی میشدند از دیوار حائل بازدید کردند. به گفتهی جینسا، مقامات آمریکایی با طرز تفکر بمبگذاران انتحاری و راههای شناسایی آنان آشنا شده و کشتار به روش اسرائیلیها نیز به آنها آموزش داده شد. روزنامه نیویورک تایمز در گزارش خود مینویسد: اگرچه معمولاً به مأمورین پلیس گفته میشود که هنگام درگیری سینه متهمان را هدف قرار دهند، لیکن افسران اسرائیلی تأکید دارند که در راستای پیشگیری از فعال کردن چاشنیهای احتمالی در زیر لباس متهمان، سر آنان را هدف قرار دهند.
«کتی لی نر» که هم اکنون ریاست سازمان پلیس «واشنگتن دیسی» را بر عهده دارد، در میان مقامات اعزامی به اسرائیل توسط جینسا حضور داشت. «لی نر» میگوید: از یگانهای بمبگذار، گروه ضربت و یگانهای ویژهی پلیس اسرائیل چیزهای زیادی آموختم. هنگامی که در آنجا تحت تعلیم بودم، 82 صفحه یادداشتبرداری کردم که بعدها با استفاده از آن دایره مبارزه با تروریسم داخلی را در سازمان پلیس «واشنگتن دیسی» تأسیس نمودم. برخی از رؤسای پلیس که در برنامهی «لیپ» جینسا شرکت کردهاند، تحت نظر دایرهی تحقیق و تجسس پلیس (PERF) که گروهی خصوصی و مرتبط با سازمان امنیت داخلی است، فعالیت کردهاند. «چاک وکسلر، مدیر اجرایی PERF به حدی نسبت به این برنامه خوشبین بود که تا سال 2005 تعداد بسیاری از مقامات عالی رتبه پلیس آمریکا را به اسرائیل اعزام نمود تا تحت تعلیم همتایان اسرائیلی خود قرار گیرند». هنگامی که «وکسلر» اعتراف کرد که گروهش حملات پلیس علیه معترضان جنبش تسخیر را در 16 شهر آمریکا هماهنگ کرده است، PERF در معرض رسوایی قرار گرفت. بر پایه اطلاعات به دست آمده، مقامات بیش از چهل شهر از PERF برای سرکوب معترضان جنبش تسخیر و دیگر فعالیتهای اعتراضی درخواست کمک نمودهاند. از «وکسلر» پاسخی مبنی بر پذیرش انجام مصاحبه دریافت نشد.
گروه ADL رابط میان نیروهای پلیس آمریکا و سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل
در کنار جینسا گروه ADL نیز خود را به عنوان رابطی میان نیروهای پلیس آمریکا و سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل مطرح کرده است. اگر چه ADL خود را به عنوان گروه مدافع حقوق مدنی یهودیان معرفی میکند، لیکن با انتشار لیست سیاهی از سازمانهای مدافع حقوق فلسطین و محکوم نمودن طرح ایجاد مرکز اجتماعات مسلمانان در مرکز نیویورک در نزدیکی سازمان تجارت جهانی، جنجال به پا کرده است. این جنجال از آنجایی آغاز شد که برخی از مخالفان این پروژه از جانب دیگران به اتخاذ دیدگاههای متعصبانه و غیرمنطقی متهم شدند. به واسطهی دورهی آموزشی پیشرفته ADL در زمینههای مبارزه با تروریسم و گروههای افراطی، بیش از 700 تن از پرسنل نهادهای اجرایی قانون از 220 مرکز فدرال و مراکز محلی که شامل اف.بی.آی و سیا میشدند توسط پلیس و فرماندهان اطلاعات و جاسوسی اسرائیل تحت تعلیم قرار گرفتند. طی سال جاری، 15 تن از مقامات عالیرتبهی پلیس آمریکا برای آموزش به اسرائیل اعزام شدند تا تحت تعلیم هیئت امنیتی قرار گیرند. به گفته ADL، از زمان آغاز این طرح در سال 2003 در اسرائیل، بیش از 115 تن از مأموران فدرال، ایالتی و محلی نهادهای اجرای قانون مورد آموزش قرار گرفتند.
«توماس رایت» جانشین رئیس پلیس فیلادلفیا اظهار کرد که یقیناً شرکت در دورههای آموزشی ADL، یکی از بهترین تجارب کاری او محسوب میشود. رابطهی ADL با سازمان پلیس آمریکا به حدی گرم است که مأمورین ADL نیز به همراه پلیسهای دیسی به گشتزنی میپردازند. ADL مدعی شد که از طریق برنامههای جامعه و نهادهای اجرای قانون بیش از 45 هزار تن از مقامات آمریکایی نهادهای اجرای قانون را تحت آموزش قرار داده است. در وب سایت ADL آمده است این برنامهها بر اساس تاریخچه هولوکاست و با هدف آشنایی و درک بیشتر مأموران با وظایف خود در سازمان پیریزی شده است. تمام مأموران جدید اف.بی.آی و سازمان جاسوسی آمریکا ملزم به شرکت در این برنامههای آموزشی هستند که با سه برنامه آموزشی اف.بی.آی تلفیق شده است. شایان ذکر است که شرکتکنندگان در این دوره ملزم به بازدید از موزهی هولوکاست نیز هستند.
تأثیرپذیری مسئولین امنیت داخلی آمریکا از دولت اسرائیل
در میان چهرههای برجستهی دولت اسرائیل که تأثیر بهسزایی بر اقدامات مقامات آمریکایی اجرای قانون گزارده است میتوان به «آوی دیچر» رئیس اسبق سرویس امنیت داخلی «شین بت» و عضو «نسات» اشاره کرد که به تازگی قانونی ضد دموکراسی را معرفی نموده که به شکل گستردهای مورد انتقاد قرار گرفته است. در جریان انتفاضهی دوم «دیچر» دستور چندین فقره بمبگذاری در مناطق پرجمعیت فلسطینی از جمله «الدرج» غزه را صادر نمود که به موجب این بمبگذاریها 15 تن که در میان آنان 8 کودک به چشم میخورد کشته و 150 تن نیز زخمی شدند. «دیچر» گفت: تنها فکر ما پس از اتمام موفقیتآمیز هر عملیات، گام بعدی است. علیرغم دیدگاههای دوگانهی «دیچر» در قبال حقوق بشر و ارزشهای دموکراتیک، وی نقش بهسزائی را در حفظ روابط میان نیروی امنیتی اسرائیل و نهادهای آمریکایی اجرای قانون، ایفا میکند. در سال 2006 هنگامی که «دیچر» به عنوان وزیر امنیت عمومی فعالیت میکرد، پیش از حضور در گردهمایی سالانهی رؤسای پلیس بینالملل در «بوستون» و «ماساچوست» سخنرانی کرد. در این سخنرانی «دیچر» که در کنار «رابرت مولر» رئیس اف.بی.آی و دادستان کل «آلبرتوگنزالس» نشسته بود در جمع 10 هزار نفری افسران پلیس آمریکا اظهار کرد که رابطهی تنگاتنگی میان مبارزه با جنایتکاران و مبارزه با تروریسم وجود دارد. «دیچر» اذعان کرد که پلیس آمریکا حقیقتاً با تروریستهای جنایتکار مبارزه میکند.
«آسوشیتدپرس» در گزارش خود خاطرنشان کرد که در میان تشویق شدید حضار «مولر»، «دیچر» را در آغوش گرفته و او را الگوی خود در مبارزه با تروریسم معرفی کرد. یک سال پس از سخنرانی «دیچر»، او و «میشل چرتف» دبیر سازمان امنیت داخلی، سند همکاری امنیتی به امضاء رساندند که به موجب آن طرفین ملزم به همکاری نسبت به تأمین امنیت فرودگاهها و برنامهریزی در شرایط بحرانی شدند. در سال 2010 «ناتیلیانو» دبیر امنیت داخلی با وزیر راه و ترابری اسرائیل قراردادی را در زمینهی تأمین امنیت فرودگاهها منعقد کرد که به موجب آن، پرسنل نهادهای اجرای قانون سازمان امنیت آمریکا میتوانند آزادانه وارد اسرائیل شوند. «ناپالیتانو» در اجلاس أخیر آیپک، در «اسکات دیل» «کالیفرنیا» اظهار کرد: رابطهی میان آمریکا و اسرائیل هرگز به این مستحکمی نبوده است.
حادثهی یازده سپتامبر و نقش آن در روابط امنیتی آمریکا و اسرائیل
پس از حادثهی یازده سپتامبر، همکاری با سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل برای پلیس نیویورک در رأس امور قرار گرفت. تنها چند ماه پس از حملات 11 سپتامبر NYPD افسر رابطی را به عنوان مودی دائم مالیاتی در «تلاویو» مستقر کرد. تحت رهبری کمیسر پلیس «ری کلی»، روابط میان NYPD با اسرائیل روز به روز عمیقتر شده است. «کلی» در اولین سفر خود در اوایل سال 2009 به اسرائیل، از حملات متعدد و همهجانبهی اسرائیل به نوار غزه حمایت کرد. در این حملات که سه هفته به طول انجامید، 1400 نفر کشته شدند. شدت حملات به حدی بود که کمیتهی حقیقتیاب سازمان ملل، اسرائیل را به ارتکاب به جنایات جنگی محکوم کرد. «کلی» در همان سال برای سخنرانی در «هرزیلیا» به اسرائیل بازگشت. این کنفرانس، گردهمایی سالانهی مقامات دولتی نومحافظهکاران امنیتی است که در مورد تهدیدهای احتمالی دموگرافیک تبادلنظر میکنند. پس از این که «کلی» به روی سن رفت، جمعیت حاضر در این نشست از جانب
«مارتین کرامر» یکی از دانشگاهیان طرفدار اسرائیل مورد خطاب قرار گرفتند، وی اظهار داشت که محاصرهی غزه توسط اسرائیل در کاهش تعداد مردان جنگی مؤثر است، و اگر مأموران ایالتی قادر به کنترل آنان نباشند، افرادی هستند که قادرند این کار را انجام دهند. در نیویورک نیز NYPD واحد دموگرافیک مخفی را سازماندهی کرد که وظیفهی آن جاسوسی و زیر نظر گرفتن اجتماعات مسلمانان در شهر است. این واحد با حمایت همهجانبه و ارایه اطلاعات از جانب سیا آغاز به کار کرد. هنوز از رئیس اسبق پایگاه اطلاعاتی «سیا» که در خاورمیانه مشغول به جمعآوری اطلاعات برای این سازمان بوده نامی افشا نشده است.
از سال 2002 NYPD مأمورین مخفی تحت عناوین «ریکر» و «ماسک کرالر» را به کتابفروشیها و رستورانهای آمریکایی-پاکستانی اعزام کرد. وظیفهی این گروه ارزیابی میزان خشم پاکستانیها از حملات هوایی آمریکا به پاکستان بود. عدهای از این مأمورین نیز به قهوهخانههای سنتی و مساجد فلسطینیان اعزام شدند تا از نحوهی سازماندهی مالی و انسانی آنان اطلاعاتی کسب نمایند. در صورت مشاهدهی مطالعهی آثار ادبی مشکوک در کتابفروشیها ابتدا اقدام به جمعآوری اطلاعات از آن فرد نموده و در صورت عدم دستیابی به اطلاعات موردنیاز، تحقیقات جامعتری از کتابفروش به عمل میآمد. آنگونه که یکی از مقامات اسبق پلیس در مصاحبه با «آسوشیتدپرس» اظهار کرد: یگان دموگرافیک NYPD تحت تأثیر شدید اسرائیلیها قرار دارد، به طوری که تلاش دارد با الگو گرفتن از مقامات اسرائیلی از نحوهی کنترل مردم در کرانهی غربی سود جسته و از این الگوها در جهت تحت نظر گرفتن افراد استفاده کند.
پیرو سیاستهای کلی رژیم صهیونیستی، مأمورین امنیتی در فرودگاه بینالمللی «بن گوریون» افراد غیر سفیدپوست و غیر یهود، بالاخص اعراب را تحت بازرسیهای ویژه قرار میدهند. از این میان مسافرانی که بیش از همه مورد آزار قرار میگیرند، شهروندان فلسطینی هستند که باید 4 الی 5 ساعت مورد بازجویی و تفتیش بدنی قرار گیرند. مأمورین فرودگاه از میان این مسافرین تعدادی را انتخاب نموده و به اتاقی موسوم به اتاق اعراب منتقل نموده و با سؤالات تحقیرآمیز مورد بازجویی قرار میدهند. برخی از فلسطینیان تا زمان برخاستن هواپیما حق صحبت نداشته و در طول پرواز از جانب کادر پرواز تهدید میشوند. در یکی از موارد مأمورین امنیتی فرودگاه، کودکی 6 ماهه را برای بازرسی بدنی بیدار کردند. نمونههای از این دست آنقدر فراوانند که نمیتوان آنها را به تفصیل شرح داد. در سال 2007 سازمان حمایت از حقوق مدنی لیستی از این موارد تهیه کرده و به دادگاه مدنی ارجاع داد. پرسنل امنیتی فرودگاه بینالمللی «لوگان» بوستن توسط پرسنل اطلاعات و امنیت اسرائیل تحت تعلیم تکنیکهای روانشناسی در مواجهه با شهروندان آمریکایی قرار گرفتهاند، این تکنیکها پیش از این، بر روی فلسطینیان آزمایش شده است. به کارگیری این شیوههای جدید از ماه آگوست آغاز شد، در این شیوه مأموران موسوم به مأمورین رفتارشناس در ترمینال فرودگاه خود را در صفهای طولانی و در میان مردم دیگر جا دادند. گمان بر این است که این شیوههای نوین در فرودگاههای دیگر آمریکا نیز مورد استفاده قرار گیرد.
«پرسی شیفی» تحلیلگر خطرات احتمالی، که اسرائیلیالاصل بوده و در مرکز تکنولوژی حمل و نقل و مسائل لوجستیک «ماساچوست» مشغول به فعالیت است اظهار کرد: نیاز است که این تدابیر شدیدتر شود. امروزه، در «مال آو آمریکا» که یکی از مراکز بزرگ خرید در «بلومینگتون» منیستوتا است و از جاذبههای توریستی محسوب میشود، شیوههای برقراری امنیت به روش اسرائیلی اجرا میشود. این شیوههای جدید با استخدام «مایکل روزین» از گروهبانان ارتش اسرائیل در سال 2005 آغاز شد. «روزین» که سابقاً در واحد امنیتی سگدار فرودگاه «بن گوریون» در اسرائیل فعالیت داشت به نیروهای تحت امر خود دستور داد که اوضاع را به دقت زیر نظر گرفته و کوچکترین نشانههای مشکوک را گزارش کنند.
به گزارش مرکز تحقیقات و بازرسی، تیم «روزین» سالانه حدود 1200 فروشنده را مورد بازجویی و استنطاق قرار میدهند. یکی از هزاران نفری که به چنگ مأمورین «روزین» افتاد «نجام قریشی»، مغازهدار پاکستانی-آمریکایی بود که پدرش تصادفاً تلفن همراه خود را در رستوران جا گذاشت. یک روز پس از این ماجرا، مأمورین اف.بی.آی به درب منزل وی مراجعه کرده و در مورد اشخاص احتمالی که قصد آسیب زدن به آمریکا را داشته باشند سؤالاتی پرسیدند. این بازجویی دو ساعت و نیم به طول انجامید. قریشی در حالی که اشک میریخت از تجربهی وحشتناک خود برای خبرنگاران سخن گفت. در همین حال، مرد دیگری که «امیل خلیل» نام داشت به دلیل عکسبرداری از بندرگاه توسط مأمورین اف.بی.آی بازداشت و مورد بازخواست قرار گرفت. «روزین» در مصاحبهای با روزنامه «آمیرکن جووش ورلد» اظهار داشت: ترس از حملات تروریستی به نقطهای تاریک در زندگی آمریکاییها مبدل شده است. تا زمانی که این دیدگاه وجود داشته باشد، امثال «روزین» نگرانی مالی نخواهند داشت.
بهرهگیری از تاکتیکهای ضدتروریستی برای سرکوب معترضان جنبش والاستریت
مأمورین پلیس ضدشورش از تاکتیکهایی که پس از حادثهی 11 سپتامبر به آنها آموزش داده شده بود برای سرکوب معترضان جنبش تسخیر والاستریت و برچیدن چادرهای آنان از پارک «زاکوتی» در مرکز «منهتن» استفاده کردند. به نوشتهی «نیویورک تایمز» نیروهای پلیس نیویورک از تاکتیکهای ضدتروریستی در حمله به پارک «زاکوتی» استفاده کردند. بهرهگیری از تاکتیکهای ضدتروریستی برای سرکوب معترضان غیرنظامی، خشونتهای پلیس را کامل کرده است، به نحوی که شاهد پرتاب گاز اشکآور و گلولههای صوتی و پلاستیکی به سمت معترضان هستیم. با در نظر گرفتن میزان آموزشهای پلیس نیویورک و دیگر نیروهای پلیس از سرویس اطلاعات ارتش اسرائیل و نیز رضایتمندی شایان سران پلیس آمریکا از همتایان صهیونیست خود، این سوال مطرح میشود که پلیس آمریکا تا چه حد از شیوههای اسرائیلی در سرکوب جنبش تسخیر استفاده کرده است و آیا در آینده برای سرکوب اعتراضات خیابانی دیگر از آنها استفاده خواهد کرد؟ پیش از این نیز استفاده از روشهای اسرائیلی برای سرکوب معترضان توسط نیروهای مجری قانون در آمریکا دیده شده است. این روشها خشونت پلیس نسبت به افراد غیرنظامی را تشدید میکند. بهگونهای که تدریجاً مرزهای موجود بین برخورد با معترضان، جنایتکاران و تروریستها کمرنگ شدهاند.
«گرین برگ» بر این عقیده است که پس از حادثهی 11 سپتامبر دولت آمریکا چارهای جز واکنش سریع نداشت، ولی اکنون در سال 2011 قرار داریم و در سطح خیابان با افرادی که قصد هدایت هواپیما به ساختمانهای دولتی را دارند مواجه نیستیم، بلکه با جوانانی روبهرو هستیم که گمان دارند حقوق شهروندیشان پایمال شده است. اگرچه استفاده از سیاستهای اسرائیلی در برخورد با معترضان به امری عادی بدل شده است، اما اگر این روشها به سیاستهای کلی کشور وارد شوند، کشور را با چالشهای اساسی روبرو خواهند کرد.
*************************
1- این سازمان ادعا می کند که هدف آن «حمایت از یک ارتش قوی در آمریکا، تقویت سیاستهای امنیت ملی و تحکیم روابط امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی و سایر دموکراسیهای همفکر است.» این سازمان که در واقع لابی صهیونیست در وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) محسوب میشود، مأموریت های خود را این گونه عنوان می کند:
-گسترش همکاریهای امنیتی آمریکا نه تنها با اسرائیل بلکه با تمامی کشورهای دموکراتیک همفکر
- متقاعد کردن جامعهی دفاعی آمریکا به نقش مهم اسرائیل در امنیت غرب، منافع دموکراتیک آمریکا درخاورمیانه و مدیترانه - فراهم آوردن رهبری و سیاستهای تأثیر گذار بر موضوعات امنیت ملی و سیاست خارجی
- ارتقای آگاهی عمومی مردم و جوامع یهودی نسبت به اهمیت ظرفیت بالای دفاعی آمریکا.