-
سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۱۶ ب.ظ
-
۱۰۴
رهبر انقلاب در دوازدهم آبان 1392 فرمودند: «هیچکس نباید مجموعه مذاکره کنندگان ما را سازشکار بداند، اینها بچههای انقلابند، یک مأموریت سختی بر عهده دارند و هیچکس نباید مأموری را که مشغول کاری است تضعیف کند. به مذاکره خوشبین نیستم ولی باذن الله از این مذاکرات ضرری هم نمی کنیم و این تجربه، ظرفیت فکری ملت ما را بالا خواهد برد»»
این روزها بحمداله دست برخی افراد نان به نرخ روز خور در حال رو شدن است. جماعتی که روزگاری به راحتی بر آن رفتار شنیع رئیس جمهور محبوبشان در مراسم تشییع جنازه چاوز چشم بر میبستند که هیچ، حتی به توجیه و رفع و رجوع آن نیز میپرداختند، آقایانی که همین چند روز پیش برای دست زدن در مراسم جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) شکم جر میدادند و گریبان چاک میکردند و فریاد وا اسلامشان گوش فلک را کر مینمود، خودشان در روز شهادت امام هادی(ع)، جشن تخریب دولت راه میاندازند و برای تکمیل عیش شان، ترانه خوان میآورند و بزم شادی راه میاندازند. کجایند آنانی که به هر بهانه جزئی، کفنپوش میشوند؟ دریغ است که اخمی هم به این اهانت دوستانشان کنند!
معلوم نیست این جماعت متحجر، تبعیت از ولایت امر و رعایت امنیت ملی را چگونه تفسیر میکنند که رئیس دولت هنجار شکن و ولایت ستیز قبل را برگزیده امام عصر(عج) معرفی مینمودند و به هنگام ایستادگی و تمرد عیان او از حکم حکومتی و نظر صریح ولایت، خود را به کوری و کری میزدند، و لیکن هم اکنون که دولتی بر سر کار آمده که رئیسجمهورش از یاران دیرین امام و رهبریست، اینچنین و بر خلاف نظر ولی امر مسلمین بر فرزندان انقلاب میتازند.
همگان میدانند که بر اساس قوانین جمهوری اسلامی و استقلال قوا، قوه مجریه به خودی خود اختیاری برای برخورد قهری با نقد و منتقد و انتقاد ندارد و نظام برای برخورد با هرگونه هنجار شکنی، ساز و کار قانونی خود را دارد، حتی در هیئت نظارت بر مطبوعات هم دولت تنها نمایندگانی در آن دارد، پس آنانی که در انظار عموم و در جلو دید دوربینها چسب بر دهان میزنند، نه اینکه به دنبال آنند تا به دنیا بگویند در کشور ما، خفقان حاکم است؟ معنای این رفتار، مگر جز بهانه دادن به دست معاندین و دشمنان نظام است که تبلیغ کنند دنیا، ببینید در کشور ایران دیکتاتوری و خفقان جاریست؟ آیا میشود اینان را دلواپس نظام و انقلاب و کشور نامید؟ کسانی که بر خلاف نظر رهبری عزیز انقلاب به دنبال تهمت زدن و تضعیف تیم دیپلماسی کشورند، را میتوان ولایتمدار نامید؟
آنان که بر هشت سال بیتدبیری و ویران کردن اقتصاد و امنیت کشور به دست دوستانشان دید و دَم بر بستند، به یکباره دلواپس نظام و انقلاب شده اند؟ آن زمان، قطعنامههای ظالمانه ولی خود خواسته شان را نعمت الهی نام مینهادند و امروز، دیپلماسی و مذاکره مورد تأیید و حمایت رهبری نظام را وادادگی و فروش شرف و عزت مینامند. کسانی را به وادادگی و تضعیف امنیت نظام و انقلاب متهم میکند که رهبری انقلاب آنگونه همگان را از تضعیفشان نهی و به حمایتشان توصیه نموده اند.
آنانی به ملت، نظام و رهبری، خیانت نمودند که یک روز دلسوزی مراجع عظام را به تمسخر میگرفتند، روز دیگر جامعه جهانی را با بهانههای واهی به صدور قطعنامه بر علیه نظام و کشور ترغیب مینمودند و در نهایت نیز کارشان به آنجا رسید که به حکم و حریم ولایت هم تعرض نمودند. به یک جمله از کلام مدعوین همایش که با تکبیر و شعار سایرین مورد تأیید قرار گرفته توجه بفرمائید: «اگر الان نواب صفوی زنده بود، قیام میکرد». این قبیل سخنان نشان میدهد که برگزارکنندگان همایش مذکور نه با دولت که با اصل نظام مشکل دارند و شرایط کشور را آماده یک قیام میدانند. آیا این افراد را میتوان دلواپس انقلاب نامید؟
با ملاحظه این جمله یکی دیگر از سخنرانان که گفته: «مطمئن باشید با پذیرش توافق ژنو بهاییت و سروری بهاییت را به نام حقوق بشر باید بپذیریم. پس فردا حجاب اسلامی ممنوع خواهد شد» احساس میشود که این همایش به دنبال تحریک و تهییج مردم بر علیه نظام و نه اعلام دلواپسی برگزار کنندگان همایش بوده است. مذاکراتی مورد حمایت و اشراف رهبری نظام در جریان است، پس حرف دلواپسان از دو حال خارج نیست: یا اینان اشراف و حساسیت رهبری در این امر را باور ندارند و یا این که خدای ناکرده میخواهند اعلام نمایند ما از رهبر انقلاب، دلسوزتریم.
سؤالاتی که بایست از این نو دلواپسان پرسید این است که در هشت ساله دولت مهرورز مورد حمایتتان که قیمت کالاها هفت تا هشت برابر شد، دلواپس نشدید؟ در همین دوره که ارزش پول ایران به یک چهارم تنزل یافت، دلواپسی نداشت؟ با بی تدبیریهای دولت و حتی رفتارهای عامدانه، حدود هفتصد میلیارد دلار درآمد کشور به باد رفت، دلواپس کشور و ملت نشدید؟ فسادهای مالی درشتی که بعضاً با حمایت یا مشارکت دولتیان بوجود آمد، قابل دلواپسی نبود؟
مضحکتر و وقیحتر اینکه، آنهائی که خود حامی و طرف حساب و معامله امثال بابک زنجانی بودهاند هم اکنون دولت سازندگی را مسبب موضوع معرفی میکنند. همان افرادی که یا با حمایت و یا حداقل سکوت خود، به همه بی سامانیهای هشت ساله گذشته کمک نمودند، هم اکنون برای مذاکراتی جیغ بنفش میکشند و اعلام دلواپسی میکنند که تحت هدایت، نظارت و حساسیت رهبری نظام در جریان است. اهانت و ظلم به رهبری نظام از این بالاتر و بزرگتر هم امکان دارد؟