-
چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۲۵ ب.ظ
-
۲۳۱
آیت الله مظاهری گفت: «پدر و مادرها درباره جوانان بی تفاوتند. اینقدر که به فکر دختر هستند در جهیزیه و در انتخاب شوهر و شوهری که بیکار نباشد و کار داشته باشد؛ اما یک دهم به فکر دین بچهها نیستند.»
، آیت الله حسین مظاهری در آخرین جلسه درس اخلاق خود درباره شیعه واقعی گفت: «ما باید راجع به دین، دانا باشیم. جهلِ در دین، ما را نابود میکند و ما را جهنّمی میکند و ما باید عالم به دین باشیم. گفتم دین مقدس اسلام، دین تشیّع ترکیبی از سه چیز است و آن احکام، اخلاق و اعتقادات است. شیعه واقعی کسی است که اعتقادات تشیّعش محکم باشد و از نظر اخلاقی هم مهذّب باشد و از نظر احکام نیز دانا باشد به رساله مرجع تقلیدش. احکام، اخلاق، اعتقادات. لذا اگر بخواهیم یک شیعه واقعی باشیم، باید از نظر اعتقادات محکم، ریشهدار و از نظر شعار نیز شعارهای تشیع و از نظر عمل، متابعت از اهل بیت(س) داشته باشیم. خانه ما به تشیع بخورد. زن و بچه ما به حجاب زهرا بخورند. افعال و کردار و گفتار و رفتار ما مطابق میل ائمّۀ طاهرین(س)باشد و آنگاه یک شیعه واقعی میشویم.»
آیت الله مظاهری درباره چگونگی محکم شدن اعتقادات توضیح داد: «اگر بخواهیم چنین باشد، باید چه کنیم؟! مقدم بر همه چیز علم است. ما اگر بخواهیم اعتقادات خود را محکم کنیم، باید عالم باشیم. باید استاد دیده باشیم، باید کتابهای تشیع را فراوان خوانده باشیم، بالاخره به قول قرآن باید شجره طیبه تشیع، در عمق جان ما ریشه دوانده باشد. حال این درخت با ریشه کفایت نمیکند، درخت ولو ریشهاش هزار متری زمین هم باشد، اما شاخه نداشته باشد، معلوم است که این درخت میوه نخواهد داد. اعتقادات باید شاخهدار و میوهدار باشد و شاخههای تشیع، عمل است. اعمال ما به اهلبیت(ع)بخورد.
دانستن احکام کار مشکلی است. اگر احکام ندانیم، در خرافات میافتیم و یک شیعه حسابی نمیشویم. باید احکام بدانیم، باید رساله مرجع تقلید مانند مومی در درست ما باشد و علاوه بر این باید از نظر اعتقادات محکم باشد. معمولاً اعتقادات ما آباء و اجدادی و تقلیدی است. ما اعتقاداتمان باید ریشهدار باشد و مواظب باشیم که اگر ریشه نداشت، ناگهان با یک شبهه درخت را میخشکانیم. چه بسیار دیدیم که با یک شبهه از یک شیطان انسی، دین و تشیّع او سست شد. حتی بنا کرد اینطرف و آن طرف هم بگوید اظهار بی ارادتی به امام حسین و عزاداریها را.»
وی درباره تغییر رفتار فرزندان و مراقبت نکردن پدر و مادرها گفت: «پدر و مادر، جوانشان را به دانشگاه فرستادند برای اینکه یک افتخار برای ایران و برای پدر و مادر شود و ناگهان با چند شبهه از یک آدم نادان و بیادب، روی عمق جان این تأثیر گذاشت و تشیع پدر و مادری زیر سوال رفت و حتی بنا کرد در مجالس خودی یک حرفهای مزخرفی بزند. الان چنین شده است و من و امثال من خیلی از این اوضاع میترسیم.
... ولی دبیرستانهای ما کوتاهی میکنند و دانشگاههای ما کوتاهی میکنند در حالی که میدانید دبیرستانها و دانشگاهها مربوط به نظام و حکومت اسلامی و مربوط به جمهوری اسلامی است و این جمهوری اسلامی یعنی شجره طیبه قرآن، یعنی تشیع. پس این تشیع باید پایهدار باشد. پدر و مادرها هم بیتفاوتند. اینقدر که به فکر دختر هستند در جهیزیه و در انتخاب شوهر و شوهری که بیکار نباشد و کار داشته باشد؛ اما یک دهم به فکر دین بچهها نیستند.
پیغمبر اکرم رد میشدند و بچهها بازی میکردند و پیغمبر اکرم یک نگاه حسرت آمیزی به بچهها کردند و رو کردند به امت و فرمودند وای به بچههای دوره آخرالزمان از دست پدر و مادرهایشان. گفتند یا رسول الله! پدر و مادرشان کافرند و این بچهها در اثر کفر پدر و مادر کافر میشوند؟! فرمود: نه، مسلمان هستند و به فکر دنیای بچههایشان هستند اما به فکر آخرت بچههایشان نیستند. الان معمولاً کسانی که بتوانند، کارهای خوب راجع به بچهها دارند. مدرسه غیرانتفاعی میگذارند برای اینکه این بچه از نظر علمی و کلاس پایه دار باشد و این خوب است و سر زدن خانم به مدرسه خیلی خوب است. مواظبت پدر که بچه کارهایش را در شب بکند و یک دفعه العیاذبالله کارهایش نماند و این خیلی خوب است و مرتب و منظم و این طرف و آن طرف را میگردد تا بالاخره بچهاش در دانشگاه قبول شود و وقتی بچه قبول شد، جشن بگیرد و خوشحالی کند و اینها خوب است. مواظبت از بچه که ناگهان اخراجی نشود و وقتی لیسانس را گرفت، التماس و سفارش به بچه که فوق لیسانس بگیرد و بعد هم دکترا و اگر بتواند تخصص و اینها خوب است اما یک چیز خیلی بد است و این است که هرچه به فکر دنیای این دختر و پسر هستیم، از آخرت این پسر و دختر غفلت کردهایم.»