-
شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۳۳ ق.ظ
-
۲۶۲
: دارا بودن محبت و علاقه به حضرت علی (ع)، سیاه، سفید، غلام، سرور، دارا و ندار نمی شناسد و هر فردی می تواند به این امر دست یاد و از برکات آن بهره مند گردد، چنانچه رِباح به آن دست یافت!
رِباح غلام یکی از اربابان سنگدل بود. ارباب و اطرافیان او، رِباح را به خاطر پذیرش اسلام، رنج می دادند و به جهت دوستی با علی (ع) می آزردند. سختگیری آن ها نسبت به این غلام باصفا به جایی رسید که او را تحت فشار سخت قرار داده تا جایی که با لب تشنه جان سپرد.
روزی پیامبر (ص) در مدینه کنار اصحاب حضور داشتند، ناگهان چشمشان به جنازه ای افتاد که چند نفر آن را بر دوش گرفته و به سوی قبرستان برای دفن می بردند.
پیامبر (ص) از صاحب جنازه اطلاع یافت، صدا زد: «جنازه را به طرف من بیاورید». تشییع کنندگان جنازه را به محضر پیامبر (ص) آوردند، حضرت علی (ع) به پیامبر (ص) عرض کرد:
هذا رِباحٌ بَنی النَّجّار، مااَرنی قَطُّ اِلّا قالَ: یا عَلیُّ إنّی اُحِبّک؛ این جنازه رِباح غلام طایفه بنی نجّار است، همیشه هرگاه مرا می دید می گفت: «ای علی! من تو را دوست دارم.»
پیامبر (ص) دستور داد، پیکر آن غلام را غُسل دادند و با پیراهنی از پیراهن های خویش (پیراهن مخصوص پیامبر) او را کفن کردند، سپس جنازه را تشییع نمودند، ناگاه مسلمانان تشییع کننده صیحه مرموز و اسرارآمیزی از آسمان شنیدند، علت آن را از پیامبر (ص) پرسیدند، آن حضرت در پاسخ فرمود: «این صیحه، صدای فرشتگان تشییع کننده است که آن ها هفتادهزار دسته اند و هر دسته آن ها را هفتاد هزار نفر تشکیل می دهدو همه آن ها آمده اند و جنازه را تشییع می کنند.
جنازه را آوردند تا اینکه در کنار قبر نهادند، پیامبر (ص) به درون قبر رفت، در میان لَحَد قبر خوابید، سپس از میان قبر بیرون آمد و جنازه را در میان قبر نهاد و سپس قبر را با خشت ها پوشانید.
در آن هنگام که پیامبر (ص)، رِباح را در میان قبر نهاد، به ناحیه سر رِباح رفت و اندکی توقف کرد و سپس به ناحیه پا آمد و پشت به قبر نمود.
حاضران از علت آن همه احترام و بزرگداشت پیامبر (ص) نسبت به رِباح پرسیدند و آن حضرت به همه سؤال ها جواب داد، از جمله پرسیدند: چرا شما که در کنار سرش بودید، به کنار پایش آمدید و پشت به قبر کردید؟
پیامبر (ص) فرمودند: در کنار سرش حوریان بهشتی، همسران آن غلام را دیدم که با ظرف های پر از آب نزد رباح آمدند، چون او تشنه از دنیا رفت، آن ها آب آوردند تا به او بنوشانند و من دیدم او در زندگی مرد غیوری بود و ناموس های او نزدش آمده اند، پشت به آن ها کردم که به ناموس های او نگاه نکرده باشم. از همه جالبتر اینکه پیامبر (ص) به حضرت علی (ع) رو کرد و فرمود: «وَالله مانالَ ذلکَ إلّا بِحُبِکَ یا عَلیّ؛ سوگند به خدا، این غلام به این همه مقامات نرسید، مگر به خاطر دوستی و محبتی که به تو داشت ای علی!»
منابع:
1- سید هاشم بحرانی. معالم الزافی: 120.
2- محمدی اشتهاردی. عالم برزخ در چند قدمی ما: 223.