-
سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۵۷ ب.ظ
-
۲۵۱
افیف کوخاوی رئیس بخش اطلاعات نظامی اسرائیل در اظهاراتی
بیسابقه تأکید کرد که قدرت نظامی حزبالله لبنان یک واقعیت است که نمیتوان جلوی
آن را گرفت.
سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در بخشی از سخنرانی اخیر خود به تمایل شدید
اسرائیل برای آغاز جنگ علیه لبنان و نگرانی این رژیم از بازدارندگی حزبالله اشاره
و تأکید کرد: اسرائیل همچنان دشمن، خطر و تهدیدی است که باید نسبت به آن هوشیار
بود، این رژیم طی هفتههای گذشته بهدنبال استفاده از فرصتها برای جنگ علیه مقاومت
و اطراف آن بود و ما تهدیدهای اسرائیل را شنیدیم. اسرائیل این اوضاع را فرصتی برای
حمله به مقاومت در لبنان و اعمال فشار بر آن میبیند و ممکن است که از برخی فرصتها
برای برخی اقدامات خصمانه سوء استفاده کند، اسرائیل همچنان چشم به خاک و نفت ما
دوخته است و همچنان حزبالله را بزرگترین خطر برای خود در منطقه
میداند.
وی با تأکید بر "دشمن باید نگران باشد و مرتکب هیچ محاسبات اشتباهی نشود"، گفت: دشمن میداند که نمیتواند ما را دچار بیم و هراس کند و میداند که مقاومت در هر زمان آمادگی بالای خود را حفظ میکند.
آنچه در این بخش از سخنرانی دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان به آن اشاره شد، دو محور داشت، اول تلاش و برنامهریزی اسرائیل برای آغاز جنگ جدید با لبنان و دوم نگرانیهای این رژیم از توان بالای نظامی حزبالله که توجه به هر دوی این مسایل در شناخت بخشی از تحولات منطقهای در متغیرات پیچیده کنونی لازم است.این روزها در سایه تحولات سوریه، مقامات صهیونیستی کمتر از تهدیدهای مستقیم علیه لبنان استفاده میکنند، اما همانطور که دبیرکل حزبالله لبنان تأکید کرد، این رژیم بهدنبال بهانهای برای باز کردن جبههای علیه حزبالله لبنان است، مقامات اسرائیلی نیز این روزها در سخنرانیها و مقالات متعدد خود از سناریوی جنگی علیه لبنان سخن میگویند.
این افراد از موشه یعلون وزیر جنگ اسرائیل گرفته تا بنی گانتس رئیس ستاد ارتش و افیف کوخاوی رئیس شعبه اطلاعات ارتش تا فرماندهان یگانها و گردانها، همگی از ماهیت خطراتی سخن میگویند که اسرائیل را تهدید میکند. سران این رژیم با عوامفریبی از تهدیدات حزبالله لبنان علیه اسرائیل سخن میگویند، این در حالی است که نگرانی واقعی آنها از تغییر موازنههای بازدارنده نظامی به دست حزبالله است که دیگر اجازه حمله این رژیم به لبنان و حتی سوریه، و تجاوزگری این رژیم را نخواهد داد.
مواضع اسرائیلیها در این راستا در گوشه و کنار سخنرانیهای آنها آشکار است، گزارشهای اطلاعاتی اسرائیلی نشان میدهد که در حال حاضر 170 هزار موشک بهسمت تمام مناطق اسرائیل نشانه گرفته است که 100 هزار موشک از این تعداد در دست حزبالله لبنان است.
انتشار این اخبار و گزارشها گرچه بنا به عوامل داخلی از جمله توجیه افکار عمومی صهیونیستها برای افزایش بودجههای نظامی در اوضاع وخیم اقتصادی این رژیم و جلب توجه و ترحم آمریکا و سایر همپیمانان اروپایی این رژیم دنبال میشود، اما در اصل بخشی از واقعیتهای معادله نظامی منطقه است که بر اساس آن دیگر صهیونیستها اجازه تکرویهای نظامی در منطقه را نخواهند داشت.
افیف کوخاوی رئیس بخش اطلاعات نظامی اسرائیل در سخنانی در مرکز امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در اظهاراتی بیسابقه تأکید کرد که قدرت نظامی حزبالله لبنان یک واقعیت است که نمیتوان جلوی آن را گرفت و چالش کنونی در برابر اسرائیل نیز به اصل موجودیت این قدرت بازنمیگردد، بلکه در راستای ممانعت از استفاده از این قدرت و تأثیرات آن است.
این سخن را میتوان اولین اعتراف رسمی رژیم صهیونیستی به ناتوانی این رژیم در حذف مقاومت اسلامی لبنان یا تقابل با آن خواند. بهعبارت دیگر اسرائیل در حال حاضر از نابودی یا تقابل با حزبالله لبنان مأیوس شده و بهدنبال راهی است تا این حزب را به فرسایش بکشاند. این نشان دهنده شکست سیاستهای امنیتی اسرائیل از سال 2006 تاکنون است. چرا که صهیونیستها در آن زمان مدعی بودند حزبالله هرگز نخواهد توانست توان تسلیحاتی خود را بعد از جنگ بهبود بخشد و به روزهای قبل بازگردد.
آنچه از توان تسلیحاتی حزبالله لبنان در حال حاضر مطرح است، کاملاً مغایر با خواستههای اسرائیلی است، از معادلههای نظامی دبیرکل حزبالله لبنان و برخی مواضع و گزارشهای صهیونیستها اینگونه برمیآید که توان موشکی حزبالله لبنان از دو بُعد توسعه قابل ملاحظهای یافته است، اول اینکه برد موشکهای این حزب به تمام نقاط سرزمینهای اشغالی میرسد و دقت آنها نیز در برخورد با هدفها بهبود قابل ملاحظهای یافته و دوم اینکه توان تخریبی آنها نیز چندین برابر شده است.
در همین راستا مقامات اسرائیلی این روزها برای توجیه حمله احتمالی خود به لبنان از اصطلاح "سلاحهای توازنشکن" استفاده میکنند. آنها مدعی هستند مانع از انتقال این سلاحها به لبنان و حزبالله میشوند. البته تحلیلگران مسایل راهبردی و نظامی اعتقاد دارند این ادعا تنها برای توجیه حمله احتمالی به لبنان است، البته رژیم اسرائیل با وجود این ادعاها وقتی سلاحهایی که پیشتر آنها را موازنهشکن میخواند، در دست حزبالله لبنان میبیند، برای تقویت روحیه تبلیغاتی ارتش و افکار عمومی خود مدعی می شود که اصطلاح سلاحهای توازنشکن یک مفهوم متغیر است و بر اساس تجهیزات دو طرف جنگ تغییر میکند.
نظریه سازی متعدد تلآویو در توجیه شکست برابر حزبالله
غازی ایزنکوت فرمانده وقت جبهه شمالی در ارتش اسرائیل در سال 2008 در مصاحبهای نظریه موسوم به ضاحیه بیروت را مطرح کرده گفت که اسرائیل مقرر کرده در صورت بروز هر جنگی، اهالی منطقهای که از آن یک موشک بهسمت اسرائیل شلیک شود، هدف حملات سنگین موشکی قرار گیرند.سرکردگان رژیم صهیونیستی همچنین در ماههای اخیر تهدیدات جدیدی شامل تخریب تمامی تأسیسات و زیرساختهای لبنان در صورت بروز جنگ را مطرح کردهاند.سناریوی وحشیانه صهیونیستها البته با معادلههای حزبالله در مورد حملات موشکی به هر نقطه از اسرائیل از جمله تأسیسات هستهای دیمونا و بندر حیفا و محاصره زمینی و دریایی این رژیم عملاً از عرصه خارج شد. این عوامل باعث شد تا رویکرد تجاوزطلبانه اسرائیل در ماههای اخیر به نظریه موسوم به "تقابل بین جنگها" تبدیل شود، در این رویکرد اسرائیل سعی میکند تا حد ممکن از بروز جنگ با طرف لبنانی پرهیز کند.
این تغییر رویکرد البته تصادفی یا از روی ترحم نبود، بلکه بهعلت اطلاعات قاطعی است که از آمادگی بالای طرف لبنانی به دست عناصر جاسوسی اسرائیل رسیده است، مراکز اطلاعاتی اسرائیل بهخوبی میدانند که حزبالله قدرت تخریب دقیق و بالایی دارد و میتواند هر نقطهای در اسرائیل را هدف قرار دهد. این موضوع در کنگرههای امنیتی متعدد در اسرائیل مورد تأکید قرار گرفته است.
به این ترتیب میتوان گفت معادله دبیرکل حزبالله لبنان در تخریب برابر اهداف اسرائیل در واکنش به حملات اسرائیلیها بود که تئوری ضاحیه را از ذهن سران صهیونیست پاک کرد، چرا که میدانند در صورت حمله به اهداف غیرنظامی، حزبالله نیز همین کار را خواهد کرد و این روند هزینههای جبران ناپذیری برای این رژیم دارد. بنابراین نظریه تقابل بین جنگها که از یک سال پیش از سوی سران اسرائیل دنبال میشود، نتیجه شکست تهدیدات اسرائیل و ترس آنها از موازنه بازدارنده مقاومت لبنان است.یعقوب عمیدرور مشاور سابق امنیت داخلی اسرائیل که از افراط گرایان راستگرای اسرائیل است و بهتازگی از سمت خود کنار رفته، در سخنانی در مرکز مطالعات امنیت داخلی اسرائیل این طرح را اینگونه تشریح میکند: تصمیم سازان اسرائیل بهدنبال جنگ جدید نیستند، آنها میدانند که اقدام عاقلانه این است که تا حد ممکن مانع از بروز جنگ جدید شوند.
عوزی رابی نظریه پرداز برنامه موشکی اسرائیل نیز در تشریح سناریوی جنگ آینده دلایل خودداری اسرائیل از جنگ جدید را برشمرده و با نشان دادن تصویری شبیهسازی شده از برخورد موشک با بندر اشدود در سرزمینهای اشغالی میگوید: این تصویر اشدود است که نشان میدهد این بندر با یک موشک از نسل دوم هدف قرار گرفته است، حال باید تصور کرد چه اتفاقی میافتد اگر دهها موشک با کلاهک انفجاری نیمتنی در بندر اشدود سقوط کند.
البته این سناریوها مربوط به موشکهای نسل سومی گراد نیست. [حجم ویرانگریهای این موشک بیشتر از موشکهای سابق است.] حال اگر این موشکها بر تلآویو فرود آید باید تصور کرد حجم ویرانیهای آن تا چه اندازه خواهد بود. مشخص است که در صورت فرود موشک گراد بر وزارت جنگ اسرائیل چه اوضاعی برای اسرائیل ایجاد خواهد شد.مهمترین خط تبلیغاتی که سران رژیم صهیونیستی در تقابل با حملات موشکی احتمالی حزبالله لبنان آن را دنبال میکنند، تکیه روی سامانههای ضدموشکی است که عمدتاً اسرائیل با کمک آمریکا به آن دست یافته است.
مهمترین این سامانهها، سامانه گنبد آهنین است، مقامات اسرائیلی مدعی هستند که این سامانه برای مقابله با موشکهای کوتاهبرد مانند کاتیوشا یا گراد مناسب است، اما گزارشهای اطلاعاتی و واقعیتهای میدانی بهویژه در جنگ 8روزه اخیر رژیم صهیونیستی با نوار غزه پوشالی بودن این سامانه موشکی را به دنیا ثابت کرد.مشکل دیگری که در صورت سالم بودن این سامانهها پیشِروی مقامات تلآویو قرار دارد، این است که رژیم صهیونیستی باید بین حمایت از شهروندان و حمایت از تأسیسات زیربنایی اسرائیل یکی را انتخاب کند. چرا که حجم سامانههای گنبد آهنین محدود است و نمیتواند تمامی سرزمینهای اشغالی را پوشش دهد، از سویدیگر با وجود پوشش کامل نیز قادر به انهدام صدها موشک همزمان که از سوی حزبالله یا سایر جبههها بهسمت سرزمینهای اشغالی شلیک میشود، نیست.
از سوی دیگر سامانههای موشکی ویژه موشکهای دوربرد اسرائیل از جمله عصای سحرآمیز که مخصوص رهگیری موشکهای میانبرد است، عملیاتی نشده و هنوز در مراحل آزمایشی قرار دارد، در عین حال در صورت موفقیت این سامانه نیز مشکلاتی که برای سامانه گنبد آهنین برشمردیم برای این سامانه نیز قابل تصور است.
آنچه گفته شد ثابت میکند اظهارات اخیر سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان مبتنی بر واقعیتهای میدانی است که آنچه باعث ترس صهیونیستها و بازدارندگی آنها شده، توان بالای مبارزاتی و تسلیحاتی مقاومت لبنان است.البته این برداشت و این اظهارات همانطور که سید مقاومت تشریح کرد، شبح جنگ را از لبنان دور نمیکند، چرا که اسرائیل بهخوبی به این نکته واقف است که از دست دادن زمان در تقابل با حزبالله باعث افزایش قدرت این حزب شده و هضم این معضل برای آنها دشوارتر خواهد بود.
منبع: مشرق
وی با تأکید بر "دشمن باید نگران باشد و مرتکب هیچ محاسبات اشتباهی نشود"، گفت: دشمن میداند که نمیتواند ما را دچار بیم و هراس کند و میداند که مقاومت در هر زمان آمادگی بالای خود را حفظ میکند.
آنچه در این بخش از سخنرانی دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان به آن اشاره شد، دو محور داشت، اول تلاش و برنامهریزی اسرائیل برای آغاز جنگ جدید با لبنان و دوم نگرانیهای این رژیم از توان بالای نظامی حزبالله که توجه به هر دوی این مسایل در شناخت بخشی از تحولات منطقهای در متغیرات پیچیده کنونی لازم است.این روزها در سایه تحولات سوریه، مقامات صهیونیستی کمتر از تهدیدهای مستقیم علیه لبنان استفاده میکنند، اما همانطور که دبیرکل حزبالله لبنان تأکید کرد، این رژیم بهدنبال بهانهای برای باز کردن جبههای علیه حزبالله لبنان است، مقامات اسرائیلی نیز این روزها در سخنرانیها و مقالات متعدد خود از سناریوی جنگی علیه لبنان سخن میگویند.
این افراد از موشه یعلون وزیر جنگ اسرائیل گرفته تا بنی گانتس رئیس ستاد ارتش و افیف کوخاوی رئیس شعبه اطلاعات ارتش تا فرماندهان یگانها و گردانها، همگی از ماهیت خطراتی سخن میگویند که اسرائیل را تهدید میکند. سران این رژیم با عوامفریبی از تهدیدات حزبالله لبنان علیه اسرائیل سخن میگویند، این در حالی است که نگرانی واقعی آنها از تغییر موازنههای بازدارنده نظامی به دست حزبالله است که دیگر اجازه حمله این رژیم به لبنان و حتی سوریه، و تجاوزگری این رژیم را نخواهد داد.
مواضع اسرائیلیها در این راستا در گوشه و کنار سخنرانیهای آنها آشکار است، گزارشهای اطلاعاتی اسرائیلی نشان میدهد که در حال حاضر 170 هزار موشک بهسمت تمام مناطق اسرائیل نشانه گرفته است که 100 هزار موشک از این تعداد در دست حزبالله لبنان است.
انتشار این اخبار و گزارشها گرچه بنا به عوامل داخلی از جمله توجیه افکار عمومی صهیونیستها برای افزایش بودجههای نظامی در اوضاع وخیم اقتصادی این رژیم و جلب توجه و ترحم آمریکا و سایر همپیمانان اروپایی این رژیم دنبال میشود، اما در اصل بخشی از واقعیتهای معادله نظامی منطقه است که بر اساس آن دیگر صهیونیستها اجازه تکرویهای نظامی در منطقه را نخواهند داشت.
افیف کوخاوی رئیس بخش اطلاعات نظامی اسرائیل در سخنانی در مرکز امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در اظهاراتی بیسابقه تأکید کرد که قدرت نظامی حزبالله لبنان یک واقعیت است که نمیتوان جلوی آن را گرفت و چالش کنونی در برابر اسرائیل نیز به اصل موجودیت این قدرت بازنمیگردد، بلکه در راستای ممانعت از استفاده از این قدرت و تأثیرات آن است.
این سخن را میتوان اولین اعتراف رسمی رژیم صهیونیستی به ناتوانی این رژیم در حذف مقاومت اسلامی لبنان یا تقابل با آن خواند. بهعبارت دیگر اسرائیل در حال حاضر از نابودی یا تقابل با حزبالله لبنان مأیوس شده و بهدنبال راهی است تا این حزب را به فرسایش بکشاند. این نشان دهنده شکست سیاستهای امنیتی اسرائیل از سال 2006 تاکنون است. چرا که صهیونیستها در آن زمان مدعی بودند حزبالله هرگز نخواهد توانست توان تسلیحاتی خود را بعد از جنگ بهبود بخشد و به روزهای قبل بازگردد.
آنچه از توان تسلیحاتی حزبالله لبنان در حال حاضر مطرح است، کاملاً مغایر با خواستههای اسرائیلی است، از معادلههای نظامی دبیرکل حزبالله لبنان و برخی مواضع و گزارشهای صهیونیستها اینگونه برمیآید که توان موشکی حزبالله لبنان از دو بُعد توسعه قابل ملاحظهای یافته است، اول اینکه برد موشکهای این حزب به تمام نقاط سرزمینهای اشغالی میرسد و دقت آنها نیز در برخورد با هدفها بهبود قابل ملاحظهای یافته و دوم اینکه توان تخریبی آنها نیز چندین برابر شده است.
در همین راستا مقامات اسرائیلی این روزها برای توجیه حمله احتمالی خود به لبنان از اصطلاح "سلاحهای توازنشکن" استفاده میکنند. آنها مدعی هستند مانع از انتقال این سلاحها به لبنان و حزبالله میشوند. البته تحلیلگران مسایل راهبردی و نظامی اعتقاد دارند این ادعا تنها برای توجیه حمله احتمالی به لبنان است، البته رژیم اسرائیل با وجود این ادعاها وقتی سلاحهایی که پیشتر آنها را موازنهشکن میخواند، در دست حزبالله لبنان میبیند، برای تقویت روحیه تبلیغاتی ارتش و افکار عمومی خود مدعی می شود که اصطلاح سلاحهای توازنشکن یک مفهوم متغیر است و بر اساس تجهیزات دو طرف جنگ تغییر میکند.
نظریه سازی متعدد تلآویو در توجیه شکست برابر حزبالله
غازی ایزنکوت فرمانده وقت جبهه شمالی در ارتش اسرائیل در سال 2008 در مصاحبهای نظریه موسوم به ضاحیه بیروت را مطرح کرده گفت که اسرائیل مقرر کرده در صورت بروز هر جنگی، اهالی منطقهای که از آن یک موشک بهسمت اسرائیل شلیک شود، هدف حملات سنگین موشکی قرار گیرند.سرکردگان رژیم صهیونیستی همچنین در ماههای اخیر تهدیدات جدیدی شامل تخریب تمامی تأسیسات و زیرساختهای لبنان در صورت بروز جنگ را مطرح کردهاند.سناریوی وحشیانه صهیونیستها البته با معادلههای حزبالله در مورد حملات موشکی به هر نقطه از اسرائیل از جمله تأسیسات هستهای دیمونا و بندر حیفا و محاصره زمینی و دریایی این رژیم عملاً از عرصه خارج شد. این عوامل باعث شد تا رویکرد تجاوزطلبانه اسرائیل در ماههای اخیر به نظریه موسوم به "تقابل بین جنگها" تبدیل شود، در این رویکرد اسرائیل سعی میکند تا حد ممکن از بروز جنگ با طرف لبنانی پرهیز کند.
این تغییر رویکرد البته تصادفی یا از روی ترحم نبود، بلکه بهعلت اطلاعات قاطعی است که از آمادگی بالای طرف لبنانی به دست عناصر جاسوسی اسرائیل رسیده است، مراکز اطلاعاتی اسرائیل بهخوبی میدانند که حزبالله قدرت تخریب دقیق و بالایی دارد و میتواند هر نقطهای در اسرائیل را هدف قرار دهد. این موضوع در کنگرههای امنیتی متعدد در اسرائیل مورد تأکید قرار گرفته است.
به این ترتیب میتوان گفت معادله دبیرکل حزبالله لبنان در تخریب برابر اهداف اسرائیل در واکنش به حملات اسرائیلیها بود که تئوری ضاحیه را از ذهن سران صهیونیست پاک کرد، چرا که میدانند در صورت حمله به اهداف غیرنظامی، حزبالله نیز همین کار را خواهد کرد و این روند هزینههای جبران ناپذیری برای این رژیم دارد. بنابراین نظریه تقابل بین جنگها که از یک سال پیش از سوی سران اسرائیل دنبال میشود، نتیجه شکست تهدیدات اسرائیل و ترس آنها از موازنه بازدارنده مقاومت لبنان است.یعقوب عمیدرور مشاور سابق امنیت داخلی اسرائیل که از افراط گرایان راستگرای اسرائیل است و بهتازگی از سمت خود کنار رفته، در سخنانی در مرکز مطالعات امنیت داخلی اسرائیل این طرح را اینگونه تشریح میکند: تصمیم سازان اسرائیل بهدنبال جنگ جدید نیستند، آنها میدانند که اقدام عاقلانه این است که تا حد ممکن مانع از بروز جنگ جدید شوند.
عوزی رابی نظریه پرداز برنامه موشکی اسرائیل نیز در تشریح سناریوی جنگ آینده دلایل خودداری اسرائیل از جنگ جدید را برشمرده و با نشان دادن تصویری شبیهسازی شده از برخورد موشک با بندر اشدود در سرزمینهای اشغالی میگوید: این تصویر اشدود است که نشان میدهد این بندر با یک موشک از نسل دوم هدف قرار گرفته است، حال باید تصور کرد چه اتفاقی میافتد اگر دهها موشک با کلاهک انفجاری نیمتنی در بندر اشدود سقوط کند.
البته این سناریوها مربوط به موشکهای نسل سومی گراد نیست. [حجم ویرانگریهای این موشک بیشتر از موشکهای سابق است.] حال اگر این موشکها بر تلآویو فرود آید باید تصور کرد حجم ویرانیهای آن تا چه اندازه خواهد بود. مشخص است که در صورت فرود موشک گراد بر وزارت جنگ اسرائیل چه اوضاعی برای اسرائیل ایجاد خواهد شد.مهمترین خط تبلیغاتی که سران رژیم صهیونیستی در تقابل با حملات موشکی احتمالی حزبالله لبنان آن را دنبال میکنند، تکیه روی سامانههای ضدموشکی است که عمدتاً اسرائیل با کمک آمریکا به آن دست یافته است.
مهمترین این سامانهها، سامانه گنبد آهنین است، مقامات اسرائیلی مدعی هستند که این سامانه برای مقابله با موشکهای کوتاهبرد مانند کاتیوشا یا گراد مناسب است، اما گزارشهای اطلاعاتی و واقعیتهای میدانی بهویژه در جنگ 8روزه اخیر رژیم صهیونیستی با نوار غزه پوشالی بودن این سامانه موشکی را به دنیا ثابت کرد.مشکل دیگری که در صورت سالم بودن این سامانهها پیشِروی مقامات تلآویو قرار دارد، این است که رژیم صهیونیستی باید بین حمایت از شهروندان و حمایت از تأسیسات زیربنایی اسرائیل یکی را انتخاب کند. چرا که حجم سامانههای گنبد آهنین محدود است و نمیتواند تمامی سرزمینهای اشغالی را پوشش دهد، از سویدیگر با وجود پوشش کامل نیز قادر به انهدام صدها موشک همزمان که از سوی حزبالله یا سایر جبههها بهسمت سرزمینهای اشغالی شلیک میشود، نیست.
از سوی دیگر سامانههای موشکی ویژه موشکهای دوربرد اسرائیل از جمله عصای سحرآمیز که مخصوص رهگیری موشکهای میانبرد است، عملیاتی نشده و هنوز در مراحل آزمایشی قرار دارد، در عین حال در صورت موفقیت این سامانه نیز مشکلاتی که برای سامانه گنبد آهنین برشمردیم برای این سامانه نیز قابل تصور است.
آنچه گفته شد ثابت میکند اظهارات اخیر سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان مبتنی بر واقعیتهای میدانی است که آنچه باعث ترس صهیونیستها و بازدارندگی آنها شده، توان بالای مبارزاتی و تسلیحاتی مقاومت لبنان است.البته این برداشت و این اظهارات همانطور که سید مقاومت تشریح کرد، شبح جنگ را از لبنان دور نمیکند، چرا که اسرائیل بهخوبی به این نکته واقف است که از دست دادن زمان در تقابل با حزبالله باعث افزایش قدرت این حزب شده و هضم این معضل برای آنها دشوارتر خواهد بود.
منبع: مشرق