-
سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۵۵ ب.ظ
-
۲۲۷
حضرت علامه مصباح یزدی همچنین انتقادات صریحی را به دولت یازدهم و وزیر فرهنگ و ارشاد ایراد کردند و از تشابه فکری و اعتقادی برخی مسئولان سیاسی کشور با مجاهدین خلق سخن به میان آوردند.
به نقل از بی باک، حضرت علامه مصباح یزدی اظهار داشت: در این دولت سکولاریسم در حال تقویت شدن است. اینها با تجربه هایی که از دولت اصلاحات و کارگزاران دارند با توجه به نقصهایی که در آنها می دیدند اکنون به دنبال روپوشی آن نقصها هستند تا حرفهایشان آن جلوه را نداشته باشد ولی باطنش همانهاست.
حضرت علامه مصباح یزدی طی دیداری یک ساعته با مدیر و عضو شورای سیاستگذاری "بی باک" اظهارات مهمی را پیرامون شرایط کشور، نگرش دینی و فرهنگی حاکم بر دولت فعلی و دولتهای قبلی، نقش حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری در بالابردن بینش و بصیرت سطوح مختلف اجتماعی، راهبرد و نگرش صحیح رسانه های ارزشی و انقلابی، و مسائل متعدد دیگری مطرح کردند.
حضرت علامه مصباح یزدی همچنین انتقادات صریحی را به دولت یازدهم و وزیر فرهنگ و ارشاد ایراد کردند و از تشابه فکری و اعتقادی برخی مسئولان سیاسی کشور با مجاهدین خلق سخن به میان آوردند.
معظم له همچنین در بخشی از سخنانشان از ترویج تفکرات لیبرالیسم و سکولاریسم توسط دولت فعلی و دولتهای قبلی پرده برداشت.
بدلیل اهمیت و قابل دقت و توجه بودن سخنان معظم له و همچنین طولانی بودن بحث دقیق حضرت علامه، پایگاه خبری "بی باک" مشروح این اظهارات را در قالب چند بخش به اطلاع مخاطبان عزیز می رساند.
در ادامه بخش اول اظهارات حضرت علامه مصباح یزدی در دیدار با مدیر و عضو شورای سیاتگذاری پایگاه خبری "بیباک" را تقدیم مخاطبان عزیز می نماییم.
علامه مصباح یزدی در این دیدار ضمن ابراز لطف و محبت به جمع حاضر، به منظور تبیین نقش حضرت امام(ره) در ارتقاء و رشد فکری و معنوی همه آحاد مردم و نخبگان، پیرامون نوع فکر حاکم بر نخبگان دینی جامعه قبل از قیام حضرت امام(ره) در سال 42 فرمودند: متدینین همین که می دانستند درس دینی ثواب دارد و خوب است، طلبه می شدند. گاهی بر اساس صفای جوانی و مسائلی از این قبیل، می فهمیدیم که غیر از درس خواندن، کارهای دیگری هم باید کرد تا خدا راضی باشد اما همه فکر می کردند که باید مستحبات بجا آورد و قرآن خواند و زیارتی هم رفت.
وی ابراز داشت: فکرمان بر روی درس خواندن و عبادتهای فردی متمرکز بود تا اینکه مساله نهضت حضرت امام پیش آمد. طلاب و روحانیون خود ایشان را هم اینگونه می شناختند. یعنی فردی که دنبال درس و بحث و اهل تهذیب اخلاق و این حرفها هستند.
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ادامه افزود: نهضت حضرت امام(ر) برای همه تعجب برانگیز بود که چگونه ایشان وارد این میدان شدند، و این باعث یک بیداری برای همه ملت از جمله روحانیون گردید که ما غیر از مسائل فردی، واجباتی دیگری هم داریم و به هیچ وجه صحبت از مستحبات نیست.
علامه مصباح گفت: گاهی اوقات ایشان تصریح می فرمودند که مثلا فلان چیز یا مشارکت در فلان فعالیتها از سایر واجبات مهمتر است و بعد از اینکه انقلاب پیروز شد، فرمودند؛ حفظ نظام از نماز واجب تر است. در واقع ایشان بود که امثال ماها و بزرگتر از ماها را بیدار کرد که کارهای دیگری هم غیر از مسائلی چون نماز و ... هست که آنها نیز از واجبات می باشند. ولی خب روحانیت در این زمینه سابقه چندانی نداشت.
این فیلسوف و استاد اخلاق حوزههای علمیه درباره فعالیتهای علمی و فرهنگی خود که مورد تائید حضرت امام(ره) هم واقع شد، عنوان کرد: بالاخره انقلاب پیروز شد و ما یک جاهایی که فکر می کردیم مطابق با نظر حضرت امام(ره) هست، با استفاده از امکاناتی که خودمان داشتیم و درسی که خوانده بودیم و می خواندیم به نحوی مشارکت می کردیم.
وی افزود: تاسیس موسسه آموزشی "در راه حق" بر همین اساس بود که فکر می کردیم؛ یک وظیفه اجتماعی است و بعدها وقتی خود حضرت امام(ره) صریحاً تاکید به توسعه این فعالیتها نمودند، مطمئن شدیم که تشخیصمان درست است.
علامه مصباح گفت: در طول این مدت از سال 42 تا الان که درست 50 سال است، ما گروهها و افراد و شخصیتهای مختلفی را دیدیم، و حالا که با نظیرش در کشورهای دیگر مقایسه می کنم، کاملا واضح است که انقلاب ایران یک چیز دیگری بودند.
این اندیشمند و متفکر بزرگ جهان اسلام ابراز داشت: انقلابکردن تنها اختصاص به ایران نداشت، بلکه حدود دو قرن قبل از انقلاب ایران، انقلاب کبیر فرانسه رخ داد. همچنین انقلاب روسیه و انقلابهای کوچک که تقریبا نصف دنیا را مارکسیس ها گرفته بودند و همه انقلاباها مارکسیستی بود. در جنوب غربی آفریقا و آمریکای لاتین همه جا صحبت از انقلاب بود و رویکرد انقلابها هم مارکسیستی بود و تنها تفاوتشان در شدت و ضعف بود اما چاشنی مارکسیستی در همه جا بود.
وی افزود: انقلاب ایران با همه انقلابها متفاوت بود، جاهای دیگر انقلابهایشان به جایی نرسید. خیلی از انقلابها درست برعکس شد. بعضیها درست شدند نوکر آمریکا، بعضیها راه به جایی نبردند و بایکوت شدند و بعضیها تسلیم آمریکا شدند، اخیرا در شمال افریقا هم ملاحظه می فرمایید چه خبر است. همه اینها را وقتی مقایسه می کنیم، روشن می شود که انقلاب ایران یک چیز دیگری بود. تحلیل ما این است، چون انقلاب ایران انگیزه الهی درش بود و خدا کمکش کرد. ولی بالاخره نه رهبر این نهضت بالاتر از شخص پیغمبر بود نه بالاتر از حضرت علی و امام حسین(علیهما السلام)، بلکه افتخارشان این بود که خاک پای امامان معصوم هست، و نه شرایط طوری بود که جامعه ما دربست یک جامعه اسلامی پاک و بی شائبه و یکدست باشد، بنابراین انگیزه الهی حضرت امام(ره) بود که این انقلاب را از انقلابهای دیگر متفاوت کرد.
علامه مصباح یزدی اظهار داشت: پیش از نهضت حضرت امام(ره) ما می دانستیم که حرکتهای مارکسیستی در ایران زیاد است و از اول تشکیل حزب توده و بعد احزاب دیگر مارکسیستی و بعد تشکیل جبهه ملی و احزاب وابسته به جبهه ملی، ملی گرایان و همه کسانی که با شاه مخالف بودند اما بخوبی می دانستیم که همه اینها یکدست نیستند.
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: گروه های مختلفی دست اندرکار مبارزه با شاه بودند و حتی خیلیها کارهای مبارزه را پیش از حضرت امام(ره) شروع کردند، حزب توده بیش از بیست سال بود که در ایران فعال بودند و کارهایی هم کرده بودند و حتی دولت تشکیل داده بودند، بعدها در دولتهای دیگر وزیر داشتند، وزیر کشاورزی معمولا از اینها بود. بعد از قیام حضرت امام، همه اینها تحت الشعاع قرار گرفتندو خودشان هم می دانستند که هیچ کدامشان به تنهایی راهی به جایی نمی برند، تنها حضرت امام(ره) بود که حالا با یک تیزبینی و روشن بینی خاصی که خدا به ایشان عطا کرده بود و همچنین کمکهایی که خدا به ایشان کرد، بالاخره این نهضت را مدیریت نمود و به سمت و سوی اسلامی تقویت کرد و به یک نهضت اسلام گرا تبدیل شد و بعد هم به عنوان جمهوری اسلامی معرفی گردید. ولی این یاران امام خمینی(ره) خیلی قوی تر از یاران پیغمبر و سیدالشهدا نبودند، همه هم در یک حد از معرفت و ایمان و انگیزه نبودند، یعنی اگر ما شخص حضرت امام(ره) و چند نفر انگشت شماری را استثناء کنیم، همه شوائب دیگر غیر الهی داشتند، در واقع مصداق این آیه شریفه قرآن که می فرماید:
و ما یومن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون (یوسف، 106)
وبیشترشان به خداوند ایمان نمی آورند، جز اینکه با او چیزی را شریک می گیرند(و ایمانشان خالص نیست)
علامه مصباح یزدی در تبیین این موضوع ابراز داشت: بسیاری از افراد، ایمان دارند اما در عین حال شرک هم دارند، و این وجود شائبه شرک به تعبیر قرآن نوسان داشت، در یک گروهی بیشتر و در یکی کمتر بود که الان هم هست.
عضو خبرگان رهبری اظهار داشت: همه دنیا می دانند که رکن این انقلاب؛ رهبری امام و ایدئولوژی اسلامی و یاری مردم بود. که اگر هر کدام از این سه تا نبود، انقلاب اسلامی شکل نمی گرفت ولی با این حال افراد بسیار متفاوتند.
علامه مصباح یزدی افزود: مجاهدین خلق هم معتقد به اسلام بودند، هنوز هم نماز می خوانند و یک حجابی هم رعایت می کنند ولی می گویند؛ احکام اسلامی و فقه اسلامی تاریخمند است. آنها می گویند؛ درست است که خدایی هم می باشد اما مسائلی که در رسالهها می نویسند زمانش گذشته است.
این استاد فلسفه و تفسیر قرآن کریم اظهار داشت: بعضی ها خیال می کنند که این نوع تفکرات منحصر به مجاهدین است در حالیکه این طور نیست، اکثر سیاستمداران ما کما بیش همینطورند. شما شاهدید در دو دولت قبلی، رسماً از سکولاریسم تعریف می شد، ایدئولوکهای اصلاح گرایان رسماً در این زمینه کتاب می نوشتند. حتی شخصیت اول قوه مجریه صریحاً می گفت که لیبرالیسم آخرین فکری است که بشر به آن رسیده است و بعد از این چیزی نیست، رسماً از سکولاریسم، حمایت می کردند و افتخار هم می کردند. این میراث الان هم هست. دولت قبلی هم رگ و ریشههایی در آن بود، حالا دولت بعد چه خواهد شد با خداست.
حضرت علامه مصباح یزدی اظهار داشت: در این دولت سکولاریسم در حال تقویت شدن است. اینها با تجربه هایی که از دولت اصلاحات و کارگزاران دارند با توجه به نقصهایی که در آنها می دیدند اکنون به دنبال روپوشی آن نقصها هستند تا حرفهایشان آن جلوه را نداشته باشد ولی باطنش همانهاست.