-
يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۱۵ ب.ظ
-
۱۶۵
رای ورود به هر دین ، مذهب و آیینی شرط یا شروطی لازم است و تا زمانی که انسان شرط یا شرایط آن دین را نپذیرد ، هرگز نمی توان وی را پیرو واقعی آن مذهب دانست . به عنوان مثال شرط ورود به دین اسلام اظهار شهادتین یعنی شهادت به وحدانیت خداوند متعال و شهادت به رسالت و نبوت خاتم الانبیا ص است ...
برای ورود به هر دین ، مذهب و آیینی شرط یا شروطی لازم است و تا زمانی که انسان شرط یا شرایط آن دین را نپذیرد ، هرگز نمی توان وی را پیرو واقعی آن مذهب دانست . به عنوان مثال شرط ورود به دین اسلام اظهار شهادتین یعنی شهادت به وحدانیت خداوند متعال و شهادت به رسالت و نبوت خاتم الانبیا ص است . از منظر اسلام هر کس اظهار شهادتین نمایند اگر چه ظاهری باشد نه واقعی ، مسلمان است و جان و مال و ناموس و آبروی وی محترم . و این آن چیزی است که در اخبار نبوی نیز به صراحت آمده است و مورد قبول همه مذاهب اسلامی است ، همه مسلمین اعم از شیعه و سنی یکدیگر را مسلمان دانسته و خون و مال و ناموس هم را محترم می شمارند . از طرفی فرقه وهابیت نیز خود را مسلمان و بلکه تنها فرقه مسلمان و پیرو واقعی سنت رسول خدا ص می داند و معتقد است که پیروان باقی مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی ، مسلمان نیستند ، حال باید دید شرط ورود به این فرقه چیست و آیا آن شرط همان شرط ورود به اسلام است یا خیر ؟!
احمد زینى دحلان مفتى مکّه مکرّمه در این زمینه مى نویسد: «کان محمّد بن عبد الوهّاب إذا اتّبعه أحد وکان قد حجّ حجّة الإسلام، یقول له: حجّ ثانیاً! فإنّ حجّتک الأولى فعلتها وأنت مشرک، فلا تقبل، ولا تسقط عنک الفرض. وإذا أراد أحد الدخول فى دینه، یقول له بعد الشهادتین: اشهد على نفسک إنّک کنت کافراً، وعلى والدیک أنّهما ماتا کافرین، وعلى فلان وفلان، ویسمّى جماعة من أکابر العلماء الماضین أنّهم کانوا کفّاراً، فإن شهد قبله، وإلّا قتله، وکان یصرّح بتکفیر الأمّة منذ ستّمائة سنة، ویکفّر من لا یتّبعه، ویسمّیهم المشرکین، ویستحلّ دماءهم وأموالهم» (۱)
اگر چنانچه کسى به مذهب وهّابیّت در مى آمد و قبلًا حج واجب انجام داده بود «محمّد بن عبد الوهّاب» به وى مى گفت: باید دوباره به زیارت خانه خدا بروى چون حج گذشته تو در حال شرک صورت گرفته است. و به کسى که مى خواست وارد کیش وهّابیّت بشود مى گفت: پس از شهادتین باید گواهى دهى که در گذشته کافر بوده اى و پدر و مادر تو نیز در حال کفر از دنیا رفته اند، و همچنین باید گواهى دهى که علماء بزرگ گذشته کافر مرده اند.و جالب این که اگر چنانچه گواهى نمى داد ، وى را مى کشتند.
آرى او بر این باور بود که تمام مسلمانان در طول دوازده قرن گذشته کافر بوده اند، و هرکسى را که از مکتب وهّابیّت پیروى نمى کرد او را مشرک دانسته و خون و مال او را مباح مى کرد.
حال سوال این است که مگر از منظر اسلام هر کس شهادت به وحدانیت خدا و رسالت خاتم الانبیاء بدهد مسلمان نیست ؟ مگر مال و جان او محترم نیست ؟ مگر قتل چنین فردی حرام نیست ؟
پس چگونه است که وهابیون همه مسلمانان غیر از خود اعم از شیعه و سنی را مشرک دانسته و به راحتی فتوای قتل ایشان را صادر می کنند ؟
آیا ریخته شدن خونهای مسلمانان در بسیاری از مناطق از جمله پاکستان ,، عراق ، افغانستان و حتی بخشهایی از ایران نتیجه این تندرویهای مفرطانه وهابیون نیست ؟