-
شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۱۹ ق.ظ
-
۴۲۳
چکیده
از باورهای ویژة شیعیان، اعتقاد به رجعت و حیات مجدد افراد و گروههای خاص در پایان تاریخ و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. رجعت، باوری است که مخالفان، با پرسشها و شبههها فراوانی درصدد مخدوش جلوه دادن آن بر آمدهاند؛ از این رو برای اثبات و تقویت باورداشت رجعت و نیز برای پاسخگویی به شبههها و سؤالات مخالفان، پژوهش دربارة رجعت ضروری است.
از سوی دیگر، برای جامعه زنان که نیمی از جمعیت انسانی را تشکیل میدهند نیز پرسشهایی مطرح است از جمله این که آیا زنان در رجعت، هنگام قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تشکیل حکومت جهانی مهدوی، مشارکت دارند؟ این نوشتار درصدد پاسخگویی به سؤالهای فوق، با تمرکز بر نقش زنان میباشد:
مقدمه
یکی از اعتقادات مکتب شیعه، رجعتِ برخی مردگان به دنیا، پیش از قیامت است. عالمان شیعه، با عنایت به قرآن و روایاتِ معصومان علیهم السلام اعتقاد به چنین پدیدهای را یکی از ضروریات مذهب شیعه تلقی کردهاند. البته برخی به ضروری بودن آن به دیده تردید نگریسته¬اند؛ اما انکار آن را جایز نمیدانند. بسیاری از علما بر اثبات آن اجماع کردهاند، بزرگانی همچون طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان[1]، شیخ حر عاملی[2]، امین الدین طبرسی[3]، شیخ صدوق[4]، حسن بن سلیمان بن خالد حلّی[5]، شیخ مفید[6]، سید مرتضی[7]، علامه مجلسی[8]، ابوالحسن شریف[9] و... . برخی نیز رجعت را از ضروریات مذهب بر شمرده اند؛ چنان که علامه مجلسی[10] و شیخ حر عاملی[11] بر این باورند.
رجعت در لغت
رجعت از مادة «رجع» و اصل آن به معنای بازگشت پس از رفتن است.[12] صاحب مجمع البیان «رجعة» و «الرجعة» را بازگشت به دنیا پس از مرگ بیان کرده و مصدر آن را «الرجوع» به معنای بازگشت به ابتدا ابراز کرده است و همچنین : الرجوع، العود.[13]
همچنین در مجمع البحرین دربارة معنای «الرجعة» میگوید:
الرجعة به فتح راء، یعنی یک بازگشت پس از مرگ و بعد از ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و آن، از ضروریات مذهب است... .[14]
رجعت در اصطلاح
رجعت در اصطلاح، عبارت است از اینکه خداوند، هم زمان با زمان ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عدهای از بندگان صالح که در ایمان و عمل، خالص بودهاند و نیز عدهای از کفار و منافقان که در کفر و نفاق، سرآمد بودهاند را با همان ویژگیهای روحی و جسمی خود به دنیا برمیگرداند، تا هر دو گروه، در حد امکان نتیجه دنیایی اعمالشان را دریافت کنند.[15]
آنچه در بازگشت دو گروه مؤمنان خالص و نیز کفار واقعی به آن اشاره شده، وصف صالح و منافق است، نه مرد و زن.
در معنای اصطلاحی رجعت سید مرتضی میفرماید:
بدان همانا آنچه که شیعه دوازده امامی معتقد است، این است که خداوند، هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف گروهی از شیعیان او و گروهی از دشمنان آن حضرت را که پیشتر مردهاند، برمیگرداند تا به ثواب یاری آن حضرت برسند و نیز از دشمنان انتقام گرفته شود… . [16]
طبق آنچه از احادیث برداشت میشود، رجعت، عمومی نیست؛ بلکه مخصوص عدهای از مؤمنان خالص و کفار معاند است. همچنین سر سلسله رجعتکنندگان، انبیا، امامان معصوم علیهم السلام و دشمنان آنان هستند. امام صادق علیه السلام در این زمینه میفرماید:
رجعت، عمومی نیست؛ بلکه اختصاصی است و تنها مؤمنان یا مشرکان محض، رجعت میکنند[17].
رجعت در امتهای گذشته
بازگشت، میان امتهای گذشته، بسان رجعتِ اصطلاحی در عقاید شیعه نیست؛ ولی آیات متعددی بر وقوع رجعت در امتهای گذشته دلالت میکند. افراد زیادی از پیامبر و غیرپیامبر، مؤمن و غیرمومن (زن و مرد) در امتهای پیشین زنده شده و به دنیا برگشتهاند[18]. یکی از نمونههای رجعت، بازگشت مقتول بنیاسرائیل به دنیا میباشد. قرآن، این ماجرا را این گونه نقل میکند:
]و به خاطر آورید[ هنگامی را که فردی را به قتل رساندید. سپس درباره ]قاتل[ او به نزاع پرداختید… خداوند، اینگونه مردگان را زنده میکند….[19]
خداوند، در این آیه، در پایان داستان احیای مردگان ـ چه زن و مرد و مؤمن و کافر ـ را یک سنت و قانون همیشگی در نظام عالم معرفی کرده و آن را به عنوان قدرت خودش به رخ انسانها میکشد تا دربارة آن بیندیشند.[20]
در این آیه، جملة (کَذلِکَ یُحْیِ اللهُ الْمَوْتی ) به قیامت و یا برزخ اختصاص ندارد؛ بلکه به صورت یک قانون عمومی و فراگیر برای همة زمانها، مکانها و امتها در شرایط مساوی براساس حکمت الهی جاری خواهد بود. در واقع، هرگاه حکمت الهی اقتضا کند، خداوند، با قدرت بینهایت خویش، مردگان را زنده خواهد کرد. از این آیه و داستان نتیجه میگیریم احیای مردگان، به همة انسانها اعم از زن و مرد مربوط است و نشانهای از قدرت الهی است.
این آیه، نشانگر فراگیر بودن رجعت در هر زمان و مکان است، و در آن، امتهای مؤمن خاص و کافر خاص در هر زمان و مکانی که بودند ـ چه زن و چه مرد ـ با شرایط مساوی، براساس حکمت و قدرت بینهایت الهی، زنده شده و به دنیا برمیگردند، تا مؤمنان (زن و مرد) از وعدة الهی خرسند شوند و از کافران انتقام بگیرند. در این مقاله، به اثبات رجعت از دیدگاه عقل و نقل، هدف رجعت و رجعتکنندگان زمان ظهور خواهیم پرداخت.
فصل اول
اثبات رجعت
1. برهان عقلی
عقل هیچ مانعی برای زندهشدن مردگان تصور نمیکند و آنرا کاملاً ممکن میداند. روشن و واضح است که زنده کردن و حیات دادن خداوند به اشیاء بر دو قسم است گاه خداوند از هیچ و عدم موجود زندهای خلق میکند؛ یعنی بدون داشتن هیچ سابقهای، مثل خلقت اولیه انسان و هر موجود دیگری و گاهی اجزاء و عناصر پراکنده یک موجود را جمع میکند و حیاتی دوباره میدهد (یعنی گاه خلقت جعل بسیط است و بدون سبق مادة سابقی و گاه بنحو جعل مرکب) وقتی خلقت به صورت اول برای عقل ممکن شد خلقت و حیات دادن دوم به مراتب آسانتر و قابل قبولتر خواهد بود.
عدم امکان این مطلب یا به دلیل نقص در فاعلیت فاعل است یا در قابلیت قابل؛ یعنی اینکه خداوند قدرت زنده کردن مردگان را ندارد یا بدن و روح، قابلیت زندهشدن را ندارد؛ در حالیکه ما در طول شبانهروز، هم فاعلیت فاعل را و هم قابلیت قابل را در جهان مشاهده میکنیم. پس هیچ عاقلی ـ چه رسد به مسلمان ـ در امکان رجعت شک و نزاعی ندارد؛ چون با اینکار، هم قدرت خداوند را منکر میشود و هم سر از شرک و انکار قبر، عالم برزخ و معاد جسمانی در میآورد.
مرحوم سید مرتضی در این باره میفرماید: «در آنچه شیعه از رجعت معتقد است، هیچ اختلافی بین مسلمانان، بلکه موحّدان نیست»[21].
رجعت در این دنیا با حیات مجدد در روز رستاخیز مشابهت دارد. رجعت و معاد، دو پدیده همگون هستند؛ با این تفاوت که رجعت، با افق محدود و با قلمرو دنیایی، قبل از قیامت به وقوع میپیوندد؛ ولی در رستاخیز، همة انسانها، از ابتدا تا انتهای خلقت، برانگیخته خواهند شد. بنابراین کسانی که امکان حیات مجدد را در روز رستاخیز پذیرفتهاند، باید رجعت را که زندگی دوباره در این جهان است، ممکن بدانند.
رجعت عالمی است با ویژگیهای خاص خود که نه دقیقاً همچون عالم دنیا است و نه همانند عالم آخرت، و در عین حال برزخ هم نیست.
علامه طباطبایی در این باره میفرماید:
رجعت از مراتب روز قیامت میباشد؛ اگر چه در کشف و ظهور، پایینتر از روز قیامت است. دلیل پایینتر بودن از قیامت امکان فی الجملة راه یافتن فساد و شر در آن است، بر خلاف قیامت [که هیچ فساد و شری در آن راه نخواهد یافت]؛ به همین دلیل، روز ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف گاه به قیامت ملحق شده است، به دلیل ظهور و غلبه کامل حق. [22]
معاد، یعنی برگشت روح انسان به بدن. حال اگر چنین بازگشتی در آن مقطع زمانی (قیامت) ممکن باشد، طبعاً بازگشت آن به این جهان، قبل از قیامت ممکن خواهد بود؛ چرا که امر محال در هیچ زمانی امکان وقوع ندارد.
فیلسوف بزرگ اسلامی، صدر المتألهین رحمه الله علیه میفرماید:
در باب اعتقادات، آنچه قابل پیروی است یا دلیل و برهان است یا نقل صحیح و قطعی که از اهلبیت علیهم السلام رسیده باشد. روایات صحیح فراوانی از امامان و سرورانمان دربارة درستی عقیده به رجعت و وقوع آن هنگام ظهور قائم آل محمد صل الله علیه و آله و سلم به ما رسیده است. عقل نیز این موضوع را غیرممکن نمیداند؛ چرا که نمونههای فراوانی به اذن خداوند به دست پیامبرانی چون عیسی علیه السلام و شمعون علیه السلام و دیگر پیامبران انجام یافته است[23] .
2. براهین نقلی
الف. قرآن: در قرآن کریم، آیات بسیاری از رجعت سخن میگویند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
و هنگامی که فرمان [عذاب] بر آنها واقع شود، جنبندهای از زمین برای آنها خارج میکنیم که با آنان سخن میگوید که: «مردم، به آیات ما یقین ندارند». و روزی که ما از هر امتی گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب میکنند محشور میکنیم و آنها نگهداشته میشوند [تا به یکدیگر ملحق شوند] .[24]
با بیان چند نکته، دلالت آیه بر رجعت روشن میشود:
1. حشر گروهی از هر امتی، غیر از حشر در روز قیامت است. حشر در آیه فوق، همگانی نیست؛ در حالیکه حشر در روز قیامت شامل همة انسانها میگردد؛ چنانکه در آیه دیگری در وصف حشر و روز قیامت چنین آمده است:
و همه را محشور کرده و احدی از آنان را فرو نخواهیم گذاشت. [25]
2. در صدر آیه اول، خداوند میفرماید: (اِذَا وَقَعَ الْقَوْلَ عَلَیْهِمْ ). مورد اتفاق همه مفسران است که وقوع قول (فرمان)، از علائم قیامت است و روشن است که علامت یک چیز غیر از خود آن چیز است[26] .
3. آیات قبل از این آیه، از نشانههای قبل از رستاخیز در پایان جهان سخن گفتهاند و در آیات پس از آن نیز به همین موضوع اشاره میشود.
بنابراین، بعید به نظر میرسد آیات قبل و بعد، از حوادث پیش از رستاخیز سخن گویند؛ امّا آیه وسط، دربارة رستاخیز باشد. همآهنگی آیات، ایجاب میکند که همه درباره حوادث قبل از قیامت باشند[27] .
د) شاهد دیگر برای دلالت آیه بر رجعت، «خروج دابة الارض»[28] است که یکی از نشانههای رستاخیز به شمار میرود[29]؛ یعنی از نشانههایی است که قبل از رستاخیز رخ میدهد.
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم دربارة دابة الارض فرمود:
هیچکس به او دست نمییابد و کسی نمیتواند از دست او فرار کند. بین دو چشم مؤمن علامت میگذارد و مینویسد: « مؤمن بین دو چشم کافر علامت میگذارد و مینویسد: «کافر»، عصای موسی و انگشتر سلیمان با او است. [30]
آیة دوم:
بیگمان ما رسولان خود و کسانی که ایمان آوردهاند را در زندگی دنیا و روزی که گواهان به پامیخیزند، یاری میدهیم. [31]
با بیان چند نکته روشن خواهد شد که این آیه، به رجعت اشاره دارد و رجعت هم مخصوص تمام انسانهای مؤمن خاص و کفار خاص است.
الف) سیاق آیه، بر فعلی دلالت دارد که در آینده به طور حتم به وقوع خواهد پیوست.
ب) نصرت و پیروزی که در این آیه وعده داده شده، تاکنون تحقق نیافته است و خداوند، هرگز خلف وعده نمیکند؛ پس ناگزیر باید در آینده تحقق یابد.
ج) همة پیامبران (به جز حضرت عیسی علیه السلام و حضرت خضر علیه السلام ) و مؤمنان، هنگام نزول قرآن در قید حیات نبوده و در این دنیا یاری نشدهاند؛ پس به مقتضای این آیه، باید زنده شوند، تا در همین دنیا یاری شوند.
د) لفظ نصرت، در مواردی به کار میرود که دو گروه، مشغول مخاصمه و جنگ باشند و شخصی یا گروهی، به یکی از طرفهای درگیر کمک کند، تا برطرف مقابل، چیره شود. طبیعی است چنین معنایی با یاری کردن انبیا و مؤمنان در آخرت سازگاری ندارد؛ بلکه مصداق آیه با رجعت، و نصرت انبیا و اولیا تحقق مییابد.
شیخ مفید در تفسیر این آیه میفرماید:
شیعیان عقیده دارند خدای تبارک و تعالی وعدة نصرت خود را دربارة دوستانش، پیش از آخرت تحقق خواهد بخشید و آن، هنگامی است که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند. در پایان دنیا، مؤمنان رجعت میکنند و وعدة الهی تحقق مییابد[32] .
این رجعت مؤمنان و این وعدة الهی برای زن و مرد است؛ چون در غالب از آیات و روایات، به گروه خاصی با علامت خاصی اشاره نشده است؛ بلکه بیشتر به مؤمنان و منافقان اشاره شده و این دو کلمه، هم شامل زن میشود و هم شامل مرد.
ب: روایات
در این فراز میتوانیم رجعت را از سه منظر احادیث، زیارات و ادعیه پیگیری کنیم.
1. احادیث
اخبار و روایاتی که دربارة رجعت از معصومان علیهم السلام نقل شده، به قدری زیاد است که در طول تاریخ، بسیاری از بزرگان و علمای شیعه دربارة آن، ادعای تواتر کردهاند (معنوی و اجمالی)[33] از جمله شیخ طوسی در مورد برخی از احادیث رجعت ادعای تواتر لفظی هم نموده است.[34] علامه مجلسی در این رابطه میفرماید: «اگر روایت رجعت متواتر نباشد پس در دنیا روایت متواتر وجود ندارد»[35]. علامه طباطبایی میفرماید: روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام نسبت به اصل رجعت متواتر است و تواتر با مناقشه در تک تک حدیث باطل نمیشود.[36]
به همین دلیل، اکنون فقط به ذکر برخی از این احادیث میپردازیم:
از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
هر کس به هفت چیز اعتقاد داشته باشد، مؤمن ]شیعه[ است و در میان آن هفت چیز، ایمان به رجعت را ذکر فرمود. [37]
مأمون به حضرت امام رضا علیه السلام عرض کرد: «ای اباالحسن نظرت دربارة رجعت چیست؟» آن حضرت فرمود:
آن، حق است و در امتهای گذشته نیز بوده و قرآن آن را بیان کرده است. رسولخدا صل الله علیه و آله و سلم فرمود: آنچه در امتهای گذشته واقع شده در این امت نیز بدون کم و کاست واقع خواهد شد».[38]
«حَذْوَ النََعّل بالنَّعّل وَ الْقَذَّةِ بِالْقَذَّةِ» یعنی برابری و یکسانی که گام به گام و مو به مو، تحقق پیدا میکند.
طبق آنچه امام رضا علیه السلام فرمود، به دست میآید که در امتهای گذشته رجعت بوده است و در این رخداد مهم هم زن و هم مرد حضور داشتهاند[39] و در زمان ظهور نیز با رجعت زنان و مردان، این واقعه ادامه پیدا میکند و این، امری است که دربارة همة انسانهای مؤمن خاص و کفار خاص اجرا میشود.
2. زیارات
در زیارتی که خطاب به حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خوانده میشود آمده است:
اگر دوران درخشان و پرچمهای برافراشته و حکومت قدرتمند تو را درک کردم، بندهای از بندگان تو خواهم بود ... و اگر پیش از ظهورت مرگ فرا رسید، با توسل به تو از خدای سبحان میخواهم که بر محمد و آل محمد صل الله علیه و آله و سلم درود فرستد و برای من، بازگشتی در دوران ظهورت و رجعتی در زمان [حکومت] تو قرار دهد، تا با فرمانبرداری تو، مراد خویش را دریابم و دلم را [با انتقام] از دشمنانت شفا بخشم. [40]
همچنین در زیارت امام حسین علیه السلام در روز عرفه میخوانیم: «ای سرورم! ای اباعبدالله! خدا و فرشتگان و پیغمبرانش را شاهد می¬گیرم که من، به شما ایمان، و به بازگشتتان یقین دارم….» [41]
پس همة ما (اعم از زن و مرد) با تأسی از امامان و اولیای خدا، میتوانیم دعا کنیم که تا زمان ظهورش زنده باشیم، تا از یاران خاص او باشیم و اگر هم زنده نماندیم، از خدا بخواهیم با رجعت در زمان دولت یار، او را یار و یاور باشیم و از دشمنانش انتقام بگیریم .
3. ادعیه
الف. در دعای عهد آمده است:
پروردگارا ! اگر مرگی که بر تمام بندگانت، قضای حتمی قرار دادی میان من و او ]= حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف[ جدایی انداخت، مرا [هنگام ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف] از قبر برانگیز؛ در حالی که کفنم را ازار خود کرده و شمشیرم را از نیام برکشیده و نیزهام را برهنه ساختهام و دعوت دعوتکننده را لبیک میگویم.[42]
از امام صادق علیه السلام روایت شده : «هر کس چهل صبح این دعا را بخواند، از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خداوند او را از قبر بیرون آورد…».[43]
ب. در دعایی که بعد از زیارت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف در سرداب نقل شده این گونه آمده است: «خدایا! اگرقبل ازظهور حضرتش مرا از دنیا بردی، مرا از کسانی قرار ده که در رجعت بر میگردند.» [44]
ادامه دارد...