-
پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۱۲ ق.ظ
-
۱۸۰
دوران امامت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام دورانی کوتاه و در عین حال دشوار برای تشیع شمرده میشود.
مدت امامت حضرت شش سال است، یعنی پس از شهادت امام هادی علیه السلام در سال 254 و در حالیکه حضرت بیست و دو ساله بودند امامتشان آغاز و تا سال 260 که به شهادت رسیدند- در سن بیست و هشت سالگی- ادامه یافت. (1)در این مدت شش ساله، سه خلیفه در حکومت عباسی ها به خلافت پرداختند: "المعتز بالله" از سال 252 تا 255؛ "المهتدی بالله" از 255 تا 256 و "المعتمد بالله" از 256 تا 279.
دوران دشوار چند خلیفه
پس از خلافت متوکل عباسی قدرت سیاسی در دست ترکان مسلمان بود و خلفا در صورت مخالفت با خواستههای آنان به راحتی معزول میشدند، از همین روست که ملاحظه میکنیم مدت خلافت بسیاری از خلفای بنی العباس کوتاه است.(2)
"المعتز" فرزند "متوکل عباسی" بود و پس از برکناری خود خواسته مستعین در سال 252 (3) زمام امور را به عهده گرفت اما دولت حکومتش دیری نپایید و سه سال بعد با کودتای ترکان از خلافت کنار گذاشته شد و پس از مدتی به قتل رسید.(4)
"المهتدی" چهاردهمین خلیفه عباسی است که بیش از یک سال دوام نیاورد و با وجود کارهای نیکی که انجام میداد از خلافت بر کنار شد. او را در میان خلفای عباسی همانند "عمر بن عبدالعزیز" در خلفای اموی دانستهاند.(5) او بساط لهو و لعب و شراب را جمع کرد و به دادخواهی مردم پرداخته و ساده زیستی را پیشه خود نمود. البته در مورد امام عسکری علیه السلام و علوی ها گشایش خاصی روایت نشده و حداقل بنده ندیدم. بلکه گزارشی درباره بازداشت حضرت توسط او روایت شده و آمده که قصد قتل حضرت را هم داشت اما ترکان بر او شوریده و خودش کشته شد.(6)
از سال 255تا 279 احمد بن متوکل با لقب "المعتمد علی الله" مسند قدرت را در اختیار گرفت. معتمد بر خلاف برادرش مردی فاسد و بی کفایت بود و از همین رو مورخان گفته اند در دوران خلافت او تنها نام خلیفه را یدک میکشید و در واقع امور خلافت را برادرش "موفق" اداره میکرد.(7)
اگرچه فشارهای حکومت عباسی پس از دوران امامت حضرت رضا علیه السلام بر روی ائمه شیعه علیهم السلام زیاد بود و حتی امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام را در محل لشکر - عسکر- در سامرا تحت الحفظ نگاه میداشتند. اما وضعیت حضرت عسکری علیه السلام از پدران بزرگوارش هم دشوارتر بود چرا که خلفای عباسی بر اساس روایات مشهور مهدویت میدانستند که امام مهدی علیه السلام پسر حضرت عسکری علیه السلام است و او کسی است که بساط ظالمین را در دنیا نابود خواهد کرد به همین جهت تدابیر امنیتی درباره امام شدیدتر بود و ارتباط شیعه با حضرت اندک. (برای همین است که روایات امام عسکری علیه السلام کمتر از اکثر ائمه علیهم السلام می باشد). بر اساس برخی گزارشات امام مجبور بودند هر هفته روزهای دوشنبه و پنجشنبه در دربار حاضر شوند.(8)
قیام "صاحب زنج"
از جمله حوادث مربوط به دوران امامت حضرت ماجرای قیام «صاحب زنج» بود. "علی بن محمد بن عبدالرحیم العبدی" از قبیله "عبد قیس" در بصره با ادعای سیادت و اینکه از اولاد امام حسین علیه السلام است بر حکومت وقت خروج کرد و مدتها اسباب گرفتاری حکومت را فراهم نمود. از آنجا که افرادی که به دنبال او راه افتاده بودند غالبا از سیاه پوستان معروف به زنجی ها (9) بودند او معروف به «صاحب الزنج»- همراه زنگی ها- شد. به نقل اربلی، امام عسکری علیه السلام در پاسخ برخی از نامه درباره او فرمودند:
«صاحب الزنج لیس من اهل البیت»(10)
در نقلی آمده که امام علیه السلام در میان مشایعت کنندگان ارتش برادر خلیفه عباسی "معتمد" معروف به "الموفق" در سال 258 برای نبرد با صاحب زنگ حضور داشتند.(11) البته با شرایط خاصی که امام در آن زندگی میکردند، باید بررسی بیشتری صورت گیرد که آیا با شورش فرد مذکور واقعا مخالف بودند یا اینکه مجبور به همراهی با مشایعت کنندگان شده بودند.
حمایت از یک مرجع شیعه
فضل بن شاذان(ره) یکی از روات جلیل القدر در میان اصحاب ما است.(12) او در زمان امامت حضرت عسکری علیه السلام وفات یافته است و البته به طور دقیق سالش مشخص نیست. از جمله اقدامات ائمه اطهار علیهم السلام تعریف و تأیید علما و دانشمندان معتبر اسلامی بوده است تا شیعیانی که در مناطق دور دستی همچون خراسان زندگی میکنند بتوانند مرجع فکری مناسب خود را پیدا کنند.
امام عسکری علیه السلام علاوه بر طلب رحمت برای "فضل" و تأیید یکی از تألیفات او که آن را برای امام آورده بودند، جمله عجیبی در مورد ایشان دارد که نشان دهنده علوّ مقام جناب "فضل" است و همچنین نشان دهنده اینست که یک عالم شیعی تا چه اندازه میتواند نزد اهل بیت علیهم السلام مقام داشته باشد.
روایت شده که امام فرمودند: « من به حال اهل خراسان غبطه می خورم چرا که فضل بن شاذان در آنجاست و در میانشان زندگی میکند.»
و سپس برای او طلب رحمت کردند.(13)
مَطلعی برای خورشید
تعداد وکلای حضرت عسکری علیه السلام از پدران بزرگوارش بیشتر است - یا حداقل اینطور نقل شده- « عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، احمد بن اسحاق، محمد بن احمد بن جعفر قمی، قاسم بن علا آذربایجانی، علی بن جعفر همانی، ابراهیم بن عبده، ایوب بن ناب، حسین بن نضر قمی، اباصدام، خیران، ایوب بن نوح، عروة بن یحیی، ابوطاهر بلالی، ابراهیم بن مهزیار، علی بن مهزیار، ابراهیم بن محمد همدانی، محمد بن صالح همدانی، ابوالحسین اسدی رازی، احمد بن هلال عبرتائی، محمد بن احمد بن حماد »، 21 نفری هستند که نامشان به عنوان وکلای امام گزارش شده است.(14)
میدانیم که حضرت مهدی - عجل الله تعالی فرجه - دارای چهار نایب خاص هستند. در اینجا باید به این مطلب توجه کنیم که جناب "ابو عمرو عثمان بن سعید اشعری" - اولین نایب خاص - و فرزند بزرگوارش "ابوجعفر محمد بن عثمان" - دومین آنها - از وکلا و نمایندگان حضرت عسکری علیه السلام بوده و چهره هایی کاملا شناخته شده برای شیعیان شمرده میشدند. در واقع حضرت امام زمان - عجل الله تعالی فرجه - نمایندگی آنان را به نوعی تمدید و البته تقویت و گسترده تر نمودند. اهمیت دادن به ارتباط شیعیان با وکلا و نمایندگان علاوه بر اینکه به مقتضای جبر زمانه کاری لازم بود، شیعیان را برای پذیرش دوران غیبت به تدریج آماده میساخت.
مطالب دیگری هم هست که برای رعایت اختصار به همین اندازه اکتفا مینماییم.
پی نوشت:
1) الکامل6/239.
2) الکامل6/ 199- سیره پیشوایان617.
3) الکامل6/182.
4) درباره چگونگی قتل او چند گزارش نقل شده است: موسوعة التاریخ الاسلامی8/443.
5) الکامل6/224-سیره پیشوایان618.
6) بحارالانوار50/311.
7) تاریخ الخلفای سیوطی265.
8) اعلام الوری/376 به نقل از سیره پیشوایان622.
9) الزَّنجُ: طَائِفَةٌ مِنَ السُّودَانِ تَسْکُنُ تَحْتَ خَطِّ الاسْتِوَاءِ و جَنُوبِیَّةُ وَ لَیْسَ وَرَاءَهُمْ عِمَارَةٌ. قَالَ بَعْضُهُمْ وَ تَمْتَدُّ بِلَادُهُمْ مِنَ الْمَغْرِبِ إِلَى قُرْبِ الْحَبَشَةِ وَ بَعْضُ بِلَادِهِمْ عَلَى نِیلِ مِصْر: المصباح المنیر2/256.
10) کشف الغمة4/97.
11) موسوعة التاریخ الاسلامی8/472.
12) برای مطالعه احوال او نگاه کنید به: معجم رجال الحدیث13/289 رقم9355 اثر ارزشمند آیت الله العظمی خوئی(ره).
13) رجال کشی/586 ح1027.
14) سازمان وکالت/429 از محمد رضا جباری.