آیا همه آمریکا همچنان دشمن ماست؟!

  • ۲۵۶

یک روزنامه در اولین روز، آمریکا را به دو بخش خوب و بد تقسیم کرده ‌و ‌روزنامه‌ای دیگر، مقایسه اسلو و ژنو را ناشی از کمبود مطالعه دانسته است. در مقابل، روزنامه‌های اصولگرا همچنان از اهمیت دشمنی با آمریکا می‌گویند. یک روزنامه هوادار دولت گناه آلودگی هوا را به گردن دولت احمدی‌نژاد انداخته، چون سد کرخه در سال ۱۳۸۰ ساخته شده است! تحولات منطقه‌ای نیز سهم پررنگی از مطالب مهم روزنامه‌های اصولگرا را از آن خود اختصاص کرده است. 


آیا همه آمریکا همچنان دشمن ماست؟! 

حمید قاسمی فیض آباد در بخشی از مطلبی با تیتر «آیا همه آمریکا همچنان دشمن ماست؟» در روزنامه ابتکار پس از مرور اقدامات آمریکا علیه ایران در شصت سال گذشته ونیز تحولات روابط دو طرف در دوره بعد از انقلاب نوشته: در این گیرودار بخشی از نهاد‌ها و سیاسیون به جای آنکه نسخه اوباما و بخشی از نمایندگان کنگره، اعم از مجلس و سنا، را با دیگر دولت مردان آمریکایی که با دولت و مردم ایران غیر دوستانه عمل می‌کنند جداگانه بپیچند، بی‌موقع به یاد تاریخ دشمنی‌های آمریکا با ایران افتاده‌اند و در جای جای شهر بنر‌هایی با مضمون دشمنی امریکا با ایران بر پا کرده‌اند. هر هوشمندی می‌داند آمریکای اوباما، با آمریکای بوش و حتی آمریکای کار‌تر متفاوت است. در این برهه قرار هم نیست که همه مشکلات ایران و آمریکا فورا حل شود. 

اگر بعضی از این آقایان که در دوستی با روسیه گاهی غش و ریسه می‌روند نگاهی به تاریخ روابط ایران و روسیه کرده باشند به طور قطع می‌بینند که روس‌ها در گذشته با ایرا ن چه کرده‌اند. مگر این عزیزان فراموش کرده‌اند که ابتدای انقلاب، مردم انقلابی روس‌ها را نیز کنار آمریکایی‌ها می‌نشاندند؟ دوستانی که این اعلان‌ها را در سطح شهر زده‌اند بهتر است کمی سیاستمدارانه به این موضوع نگاه کنند. امروز باید همه دلسوزان کشور این هنر را داشته باشند و تلاش کنند تا توافق هسته‌ای با بیشترین منافع و به تعبیر رهبری معظّم بهترین توافق صورت بگیرد نه آنکه کاری کنند که ناخواسته اتفاقات دیگری بیفتد. آنچه ما از تنی چند از چهره‌های سیاسی سراغ داشتیم اندیشمندانه و هنرمندانه عمل کردن و از این دو مهم‌تر بموقع عمل کردن است. 

به مصلحت کشور نیست در حال حاضر تاریخ رابطه ایران و آمریکا بر در و دیوار نشانده شود. هنر این است که امروز اگر در آمریکا مردمی پیدا می‌شوند که در عین آمریکایی بودن به بخشی از حقوق ما اذعان می‌کنند ما با آن‌ها کریمانه برخورد کنیم و دیگر آن‌ها را در جرگه دشمنان ابدی خود ننشانیم، بسیار روشن است در آمریکای امروز اگر چه لابی‌های نژادپرستی با شدت به نفع صهیونیزم عمل می‌کنند اما حتی در این صورت نیز آمریکای امروز نسبت به آمریکای گذشته کمتر دشمن است. سیاسیون ایران باید این شجاعت را داشته باشند که اگر دشمن دیروز تغییر کرده است به این تغییر با توجه به منافع ملی نگاه کنند و از این موضوع در مذاکرات برای رسیدن به توافق خوب استفاده نمایند. در آموزه‌های دینی ما موارد متعددی درباره چگونگی رفتار با دیگران و حتی دشمنان یافت می‌شود. 

مهارت سیاست‌ورزی نیز در این است که ما به همه جوانب و گوشه‌های موفقیت در مذاکره توجه کنیم. ما باید از هر فرصتی به نیکی در جهت همراهی کسانی که آن طرف میز نشسته‌اند استفاده کنیم تا به آنچه حق ماست برسیم. ما باید موضع اوباما در برخورد با نخست وزیر اسرائیل را ارج نهیم. ما باید از همهٔ کسانی که در کنگره آمریکا به ادامهٔ تحریم‌ها رای نداده‌اند تشکر کنیم. ما باید شجاعت این را داشته باشیم که بگوییم اوباما با بوش تفاوت دارد. ما باید در رفتار فرهنگی با دیگران به گونه‌ای عمل کنیم که آن‌ها برای حقایق مرتبط با ما ارزش قائل شوند و رغبت بیشتری پیدا کنند که به منافع ما توجه نمایند. متأسفانه جای این گونه دیپلماسی در کشور خالی است و تاکنون کمتر سیاستمداری به خود اجازه داده است تا آنچه را در خفا می‌گوید‌‌ همان را در رسانه‌ها و فضای عمومی اعلام نماید. صراحت در مواضع با توجه به منافع ملی ثمرات زیادی دارد که به آن اشاره نمی‌کنم اما لزوم به موقع سخن گفتن در هر امری به خصوص در امور مهم بر کسی پوشیده نیست. امروز وقت آن است که همه برای رسیدن به توافق هسته‌ای دقیق عمل کنیم و شجاعانه از هرکس که ما را در این جهت مدد می‌رساند تشکر کنیم. 

این مطلب ابتکار، به نوعی پاسخی به مجموعه‌ای از مطالبی است که در چند روزنامه اصولگرا و از جمله وطن امروز و جوان منتشر شده است. وطن امروز یادداشتی از پیرهادی مسئول بسیج شهرداری و عضو شورای شهر تهران منتشر کرده است که بنرهای تهیه شده در مجموعه تحت امر وی خبرساز شده است. 

وی در بخشی از مطلبی با تیتر «حساسیت بیلبوردی اعتدال با جیغ بنفش» در روزنامه وطن امروز نوشته: مناسب است طرفداران اعتدال و اصلاحات قدری سعه‌صدر داشته باشند، از حساسیت خود نسبت به بیلبورد‌ها و بنرهای مردمی و شعارهای اصلی مردم کم کنند، در متن اجتماع قرار گیرند و دریابند آمریکا «خصم» مردم ایران است و نه «دوست». مردم ایران همه طرفدار مذاکره‌اند و گفت‌وگو اما مذاکره و گفت‌وگویی که از درون آن توافق خوب به دست‌ آید نه توافق ننگین؛ توافقی که موجب حل مشکلات و عزت روزافزون ملت ایران شود. 

روزنامه جوان نیز با رویکردی مشابه به این ماجرا پرداخته است. جعفر تکبیری در بخش‌هایی از مطلبی با تیتر «رسانه‌های زنجیره‌ای به شعارهای ضد استکباری آلرژی دارند» در این باره نوشته: درست پس از نصب این تابلو‌ها در سراسر شهر بود که در جریان راهپیمایی ۲۲ بهمن نیز توزیع پلاکاردهایی در مذمت توافق ننگین باعث شد که رسانه‌های زنجیره‌ای حملات هماهنگی را متوجه سازمان بسیج شهرداری تهران بکنند. 

در همین ارتباط روزنامه آرمان‌ نوشت: بروز و ظهور شعارهایی در انتقاد از مذاکرات آن هم در روزی که صدایی واحد از تمام ایران در حمایت از مواضع هوشمندانه کشورمان در مذاکرات هسته‌ای شنیده می‌شد، تنها به سود افرادی تمام می‌شود که ادامه حیات سیاسی خود را در عدم‌برون‌رفت کشور از این مسأله می‌بینند. این در حالی بود که بسیاری از مردم خواسته‌های خود را در خصوص مذاکرات هسته‌ای به صورت دست نویس و حتی بدون هدایت قبلی در این روز حمل می‌کردند. 

روزنامه اعتماد نیز همسو با روزنامه آرمان در این باره نوشت: روز ۲۲‌بهمن حاشیه‌های زیادی داشت؛ حاشیه‌هایی که بیشتر حول انتقاد از دولت یا تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای می‌گشت! و منتقدان این روز را غنیمت شمرده بودند. 

خبرگزاری ایلنا نیز ضمن اعتراض به پلاکاردهایی با مضمون هسته‌ای در راهپیمایی ۲۲ بهمن مدعی شد این اقدامی جهت‌دار از سوی منتقدان است و در ادامه آن سایت دویچه‌وله نیز به تخریب این روز بزرگ پرداخت. 

روزنامه شرق نیز در این باره گفت‌وگویی با حکیمی‌پور، عضو اصلاح‌طلب شورای شهر داشته که وی در این رابطه با تأکید ‌بر اینکه نباید از بودجه شهرداری بهره‌برداری سیاسی شود، زیرا این اقدام یک‌ آفت است، گفته است: شهرداری نباید از امکانات، اموال و دارایی خود برای مسائل سیاسی هزینه کند. 

حکیمی‌پور با تأکید بر اینکه شهرداری‌ها نباید وارد کار سیاسی شوند یا اقدامی انجام دهند که شائبه سیاسی داشته باشد، افزود: در شرایطی که مقامات کشور از مذاکرات حمایت می‌کنند، نباید چنین پلاکاردهایی تولید و توزیع شود. به گفته وی شهرداری نهادی عمومی و غیردولتی است و هزینه‌هایش از عوارض و جیب مردم تأمین می‌شود، بنابراین نباید از بودجه شهرداری بهره‌برداری سیاسی شود، زیرا این یک‌ آفت است. 

حکیمی‌پور تأکید کرد: ما همیشه نگران این بودیم که شورای شهر سیاسی شود، اما به‌نظر می‌آید شهرداری سیاسی شده است. 

این در حالی است که گزارش‌های رسانه‌های اصلاح‌طلب در این خصوص بازتاب ویژه‌ای در رسانه‌های بیگانه داشته و تعدادی از سایت‌های ضد انقلاب همصدا با این رسانه‌ها حملات هماهنگی را علیه سازمان بسیج شهرداری تهران انجام دادند. 

مقایسه مذاکرات هسته‌ای با «اسلو» نشانه کمبود مطالعات است!
 

دیگر اقدام روزنامه‌های هوادار مذاکرات هسته‌ای برای شکستن جو روزهای اخیر در باره مذاکرات هسته‌ای، پاسخ دادن به مشابهت‌سازی بین پیمان اسلو توافق ژنو است. روزنامه ابتکار از «غیبت محسوس دلواپسان هسته‌ای در رسانه‌ها پس از بیانات رهبر انقلاب؛» خبر داده و در مطلبی با عنوان «لام تا کام؛ مخالفان مذاکرات ساکت‌اند» نوشته: «با توافقی که بتواند انجام شود، موافقم». این سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی در روز ۱۹ بهمن ماه امسال، آب سردی بود بر پیکر دلواپسان و تندروهایی که پیش از این با دستاویز قرار دادن راهپیمایی محمدجواد ظریف ـ وزیر امور خارجه و مسئول تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ـ با جان کری ـ وزیر امور خارجه آمریکا ـ در حاشیه مذاکرات، حمله‌های خود را به دولت روحانی افزایش داده بودند. حال این روز‌ها ادبیات منتقدان ملایم‌تر دولت تغییر کرده است و در سخنان خود از حمایت تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران می‌گویند. این در حالی است که فعلا از مدعیان پر سرو صدای دلواپسی خبری نیست و سکوت اردوگاه‌شان را در بر گرفته است. 

از سوی دیگر قانون در ابتدای مطلبی با تیتر «اسلو کجا، ژنو کجا!؟» نوشته: سخنان مقام معظم رهبری قبل از ۲۲ بهمن در حمایت از تیم مذاکره کننده هسته‌ای مخالفان مذاکرات را به حاشیه راند. سکوت آن‌ها چندان دوام نیاورد اما مخالفان این‌بار در اقدامی هماهنگ مذاکرات ژنو را با مذاکرات اسراییل و فلسطین در اسلو مقایسه کردند. مقایسه‌ای که به نظر می‌رسد، اسم رمز جدیدی برای زیر سوال بردن دستاورد‌های مذاکرات هسته‌ای باشد. 

در ابتدای این روند جدید حملات، محمدحسن صفار هرندی که به برنامه گفت‌و‌گوی ویژه خبری سیما دعوت شده بود، گفت: در مسأله فلسطین سال ۱۹۹۳ در پیمان اسلو که بین عرفات و رابین از رژیم صهیونیستی با حضور کلینتون بسته شد از‌‌ همان ابتدا یک نطفه فاسد بود که در این قرارداد، کلیات را مطرح کرده و جزئیات را به آینده واگذار کردند. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه افزود: در آن قرارداد پذیرفتند حقوق فلسطینی‌ها را رعایت کنند و آن‌ها باید سرزمینشان را داشته باشند تا بسیاری از خواسته‌های زمین مانده‌شان را محقق کنند و در این قرارداد در رابطه با جزئیات و مسائلی از قبیل سرزمین، سرنوشت قدس و بیت المقدس و آوارگان فلسطینی و برگشت آن‌ها به سرزمینشان و همچنین سرنوشت آب‌های مهمی که در آنجا جریان دارد و مسائلی از این قبیل به آینده موکول شد. 

وی در ادامه تصریح کرد: آن‌ها بررسی این مسائل را به آینده واگذار کردند اما پس از گذشت ۲۲ سال فقط چند جنگ رخ داد اگر چه رژیم صهیونیستی از این جنگ‌ها ناکام برگشت. البته عرفات در زمان انعقاد قرارداد تصور می‌کرد توافق خوبی منعقد کرده است اما امروزه فلسطینیان احساس می‌کنند چیزی از آن قرارداد به ثمر نرسیده و نه سرنوشت آوارگان مشخص شده و نه تکلیف قدس و هر روزی که می‌گذرد وضعیت در فلسطین بد‌تر می‌شود. وی در ادامه با اشاره به مذاکرات هسته‌ای بیان کرد: ما باید از رفع یکباره تمامی تحریم‌ها در قبال تعهدات هسته‌ای ایران مطمئن شویم زیرا این دو موضوع هم وزن هم هستند و نمی‌شود یکی را محقق کرد و دیگری را حواله به آینده داد. 

قانون همچنین برای پاسخ به مشابهت‌سازی ژنو و اسلو، از یوسف مولایی حقوقدان و استاد شناخته شده دانشگاه تهران کمک گرفته و نوشته: از نظر این استاد دانشگاه یکسان دیدن مذاکرات هسته‌ای فعلی با چهارچوب توافقنامه اسلو قیاس مع الفارق است چرا که آن مذاکرات در مورد استقلال و موجودیت سرزمین فلسطین بود که مدت مدیدی محل مناقشه و منازعه طرفین توافق به حساب می‌آمد و سرانجام هر دو طرف تعهد کردند راه حل‌ها و حدود مشخصی را در مناسبات خود رعایت کنند که این موضوع ارتباطی به مذاکرات هسته‌ای کشورمان با گروه ۱+ ۵ ندارد. 

وی در ادامه افزود: آنهایی که اینچنین اظهارنظر می‌کنند حتما از لحاظ حقوقی اشراف کاملی بر توافقنامه مذکور ندارند و مطالعه‌ای هم نداشته‌اند و تنها هدفشان در استفاده از چنین ادبیاتی برانگیختن احساسات منفی نسبت به این مذاکرات است وگرنه این تشبیه اساسا حقوقی و علمی نیست. 

یوسف مولایی در ادامه خاطرنشان کرد: در حال حاضر هر مذاکره و عهدنامه‌ای مثل ترکمانچای و غیره که در گذشته صورت گرفته را می‌توان با این مذاکرات یکسان دانست، چرا که به نفعمان نبوده و نتیجه دلخواه ما را حاصل نکرده اما اصولا مبنا و چهارچوب این مقایسه اشتباه است. 

اما به نظر من تیم مذاکره کننده می‌تواند از این صداهای مخالف به نفع کشورمان، منافع ملی و انتظارات رهبری از نتایج این مذاکرات استفاده کند. 

یوسف مولایی در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا این قبیل اظهارنظر‌ها تأثیر مثبت یا منفی بر روند ادامه مذاکرات خواهد داشت یا خیر، توضیح داد: مسلما در سمت مخالف هم صداهای مختلف شنیده می‌شود که آن‌ها هم از این طریق به دنبال اعمال فشار بر ایران هستند. فراموش نشود موفقیت در این مذاکرات به هنر دیپلمات‌ها و تیم مذاکره‌کننده ما بستگی دارد. 

آلودگی خوزستان تقصیر احمدی‌نژاد است چون سد کرخه در سال ۱۳۸۰ ساخته شده است! 


ادامه آلودگی هوا در جنوب و غرب کشور همچنان در کانون توجه بیشتر روزنامه‌ها است، اگر چه روزنامه شرق مانند روزهای گذشته تلاش کرده است با اشاره‌ای مختصر به این موضوع تا حد امکان کانون توجهات را از معصومه ابتکار دور کند ولی روزنامه‌هایی با گرایش‌های مختلف به طور خاص به ابتکار پرداخته‌اند. وطن امروز «درخواست برای استعفای ابتکار» را مهم دانسته و نوشته: هر چند غرق شدن استان خوزستان در گرد و خاک سلامت ساکنان این منطقه را با خطر مواجه کرده است اما آنچه بر درد و رنج اهوازی‌ها افزوده پرشدن ریه‌ها و مجاری تنفسیشان از ذرات شن و خاک نیست بلکه نبود احساس همدردی از جانب مدیران دولتی به ویژه مدیران سازمان محیط زیست است. کم‌توجهی به مشکلات ساکنان استان‌های درگیر با معضل گرد و خاک طی روزهای گذشته با واکنش‌های گوناگون مردم مواجه شد اما با تداوم شرایط بحرانی موجود چهره‌های اجتماعی، نمایندگان مجلس و بسیاری از شخصیت‌های دیگر هم نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و حتی خواستار استعفای معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط ‌زیست شدند. 

روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد نیز در تیتر اصلی امروز خود خطاب به ابتکار گفته که «کاش به اهواز می‌رفتید...» و سپس پاسخ ابتکار را آورده که «تمام مدت پیگیر بودم و دوشنبه به خوزستان می‌روم». در ابتدای گزارش اعتماد از واکنش‌ها و انتظارهای مردم مناطق غبار گرفته از رئیس سازمان محیط زیست، آمده: مردم خوزستان دلشان شکسته است. نوشته‌‌هایشان در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی این را می‌گوید که حتی اگر موج گرد و غبار هم فرو بنشیند باز هم زخم عمیقی که بر دل خوزستانی‌ها نشسته بهبود نخواهد یافت. در جملاتشان نوشته‌اند که انتظار زیادی نداشتند جز آنکه وقتی شدت گرد و غبار در این استان نفت خیز و همجوار دریا خط قرمز هشدار و بحران و اضطرار و خطر را هم رد کرد، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست سری به این استان بزند و احوالی از مردم بپرسد. 

امتناع رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از حضور در استان خوزستان به دلیل کنسل شدن پرواز هواپیمای عازم استان در حالی است که بنا بر گزارشی که سید حسن قاضی‌زاده هاشمی، وزیر بهداشت و نماینده ویژه رئیس جمهوری برای پیگیری وضعیت ریز گرد‌ها در استان خوزستان از بازدید خود از مناطق مختلف استان منتشر کرده، علت عمده بروز و شدت گرفتن ریز ریز گرد‌ها متوجه وضعیت زیست محیطی استان و ناشی از خشکسالی‌های پی در پی است. 

جای خالی معصومه ابتکار در میان خوزستانی‌های بد حال و درگیر با شدید‌ترین امواج ریز گرد‌ها طی دو ماه گذشته برای بسیاری از جمله بخشی از مردم خوزستان و شهر اهواز یک اشتباه «غیر قابل جبران» بود از آن روی که غیر از دلشکسته کردن مردم استان، زمینه را برای بروز موج انتقاد از سوی جناح مترصد بهانه گیری از دولت هم هموار کرد. طی دو روز گذشته علاوه بر نمایندگان استان خوزستان که به نمایندگی از همشهری‌های خود از حضور نیافتن رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در استان خوزستان انتقاد کرده بودند، چهره‌های منتقد دولت هم عملکرد ابتکار را زیر سوال بردند و شدت انتقادات به جایی رسید که تغییر رئیس سازمان حفاظت محیط زیست را به دلیل نرفتن به استان خوزستان خواستار شدند. 

از سوی دیگر، چندین روزنامه به چرایی بروز این پدیده در جنوب و غرب کشور پرداخته‌اند. روزنامه خراسان نقش عوامل خارجی و به خصوص سدسازی در ترکیه بر روی دجله و فرات را مهم دانسته است. 

حجت میان آبادی پژوهشگردیپلماسی آب در بوستون آمریکا در ابتدای یادداشتی با تیتر «نکات حقوقی و سیاسی بحران گرد و غبار در غرب کشور» نوشته: بدون شک، مشکلات گرد و غبار در خوزستان یک شبه به وجود نیامده است که بتوان بخش عظیمی از آن را یک شبه حل نمود. بنابر مطالعات صورت گرفته، بخش اعظمی از گرد و غبار در خوزستان ناشی از خشک شدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها در جنوب عراق و همچنین زمین‌های بادیة الشام در جنوب شرق سوریه است. اما مسأله مهم علت خشک شدن این تالاب‌ها و دریاچه هاست به گونه‌ای که در گذشته شاهد این مشکلات در خوزستان نبوده‌ایم. 

یکی از علل مهم خشک شدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها در عراق و سوریه، ناشی از پروژه عظیم آناتولی یا GAP با عنوان کامل the South-East Anatolian Development Project (Guneydogu Anadolu Projesi: GAP) در ترکیه است. بر اساس اهداف تعریف شده در این پروژه، بیش از ۱.‌۸ میلیون هکتار از زمین‌های کشاورزی ترکیه زیرکشت رفته و بیش از ۲۷ هزار گیگا وات ساعت برق تولید خواهد شد. بر اساس اصلاحات صورت گرفته در این پروژه در سال ۲۰۰۵، ساخت بیش از ۲۲ سد و ۱۹ طرح برقابی و توسعه سیستم کشاورزی در حوضه‌های دجله و فرات تا سال ۲۰۲۳ در دستور کار دولت ترکیه قرار گرفته است. تا کنون، نزدیک به ۲۱ درصد از پروژه آبیاری و ۷۴ درصد از طرح‌های برقابی ترکیه در این حوضه تکمیل شده است. بنابر اسناد و مدارک موجود، ظرفیت مخازن سدهای موجود و احداث شده ترکیه بر رودخانه فرات، نزدیک به یک و نیم برابر (۱۵۰درصد) کل حجم آورد این رودخانه می‌باشد. این در حالی است که بیش از ۹۸ درصد آب کشور عراق وابسته به رودخانه‌های دجله و فرات می‌باشد و این میزان برای سوریه بیش از ۸۶ درصد می‌باشد. 

خراسان در گفت‌و‌گو با ابتکار احیای تالاب‌های داخلی را هم مهم دانسته است. همین موضوع در روزنامه دولتی ایران مورد توجه قرار گرفته است. این روزنامه در گزارشی با تیتر «هورالعظیم چگونه کانون ریزگرد‌ها شد» نوشته: «خشکسالی»، «بیابان‌های عراق و سوریه» و «خشکاندن بخشی از تالاب هورالعظیم»؛ این‌ها اکنون به‌عنوان عوامل اصلی پدیده ریزگرد‌ها و گرد و غبارهایی مطرح هستند که زندگی را بر ساکنان یک چهارم پهنه ایران سخت کرده است. کسی با قاطعیت نمی‌تواند بگوید که کدام عامل بیشترین نقش را در وقوع بحران ریزگرد‌ها دارد اما یک نکته برای همه اکنون آشکار است؛ این بحران از زمانی تبدیل به یک معضل مستمر شده که دستکاری‌ها و دخالت‌های انسانی در بستر تالاب هورالعظیم شدت گرفته است. 

هورالعظیم از تالاب‌های دائمی ایران و عراق و تنها بازمانده تالاب‌های بسیار بزرگ بین‌النهرین است که در نوار مرزی دو کشور ایران و عراق واقع شده است. تالاب بین‌النهرین شامل سه قسمت مهم هور مرکزی، هورالحمار و هورالهویزه (هورالعظیم) است. از این سه هور، هور مرکزی و هورالحمار کاملاً در کشور عراق واقع شده‌اند و دو سوم هورالهویزه نیز در کشور عراق و یک‌سوم آن در ایران واقع شده است. تالاب بزرگ هویزه یا هورالعظیم در غرب استان خوزستان در انتهای رود کرخه و در منطقه مرزی دشت آزادگان قرار دارد و در حاشیه تالاب، شهرستان‌های بستان، هویزه و سوسنگرد قرار دارد. فاصله این تالاب تا مرکز شهر دشت آزادگان حدود ۲۰ کیلومتر و تا اهواز حدود ۷۵ کیلومتر است. این تالاب ۱۱۸هزار هکتار وسعت دارد

یکی از کارکردهای مهم تالاب‌ها، جلوگیری از طوفان شن و گرد و خاک است چراکه تالاب‌ها رطوبت هوا را بالا می‌برند. تالاب هورالعظیم به وسیله بدنه آبی‌اش گرد و غبار را به تله می‌اندازد و درواقع با گرفتن گرد و غبار بر سطح آب از ورود آن به دیگر مناطق جلوگیری می‌کند. همچنین تالاب رطوبت را بالا می‌برد و از ورود جبهه‌های گرد و غبار جلوگیری می‌کند. خشک شدن هورالعظیم چه در ایران و چه در عراق میزان وقوع طوفان‌های شن و همراه شدن ریزگرد‌ها با بادهای محلی را افزایش داده است. روند تخریب و خشک شدن تالاب بین‌النهرین و هورالعظیم در سه دهه اخیر شدت گرفته است. 

طی دهه آخر قرن بیستم بیشترین ضربه‌ای که بر پیکره این تالاب‌ها وارد آمد ناشی از اجرای برنامه GAP در ترکیه شامل ساخت ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه بوده که باعث ذخیره شدن سه برابر آورد سالانه رودخانه فرات در مرز سوریه و همچنین ذخیره‌سازی آورد سالانه دجله در مرز عراق شده است. از سوی دیگر طی اقداماتی که کشور عراق در سال‌های گذشته در هورالحمار، هور مرکزی و هورالهویزه (هورالعظیم) به منظور تبدیل اراضی آن‌ها به اراضی کشاورزی انجام داده با جلوگیری از ورود جریان آب رودخانه‌های دجله و فرات به هورهای مذکور و انحراف جریان آب آن‌ها قبل از رسیدن به هور‌ها با مقاصد سیاسی، نظامی و اقتصادی به روند تخریب افزوده است. به این ترتیب حقابه مورد نیاز حفظ محیط زیست طبیعی و اکوسیستم هورالعظیم قطع شده است. در بخش ایرانی نیز ساخت سدهای سیمره، کرخه و پا علم و رعایت نکردن حقابه هورالعظیم تأثیر مهمی در کم آبی و خشک شدن و برهم خوردن تعادل اکولوژیکی آن داشته است. اما درسال ۱۳۸۷ مصوبه دولت نهم، نقش مهمی در خشک شدن هورالعظیم داشت. 

در این میان روزنامه آرمان در بخشی از مطلبی با تیتر «کاسبان گرد وغبار» نوشته: یک کار‌شناس محیط زیست در این‌ باره به «آرمان» می‌گوید: برخی افراد چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند! محمدرضا فاطمی می‌گوید: پدیده ریزگرد‌ها در درجه اول منشا داخلی دارد و عوامل خارجی آن را تشدید می‌کند و در درجه دوم این پدیده در زمان دولت قبلی ایجاد و تشدید شد و نتیجه آن به این دولت واگذار شد. او می‌افزاید: خشک شدن تالاب هورالعظیم، مهم‌ترین عامل ایجاد این ریزگردهاست که در اثر مدیریت غلط دولت قبلی و احداث سد کرخه این اتفاق رخ داد. 

تحولات منطقه‌ای در کانون توجه روزنامه‌های اصولگرا

روزنامه‌های جوان، کیهان و وطن امروز مجموعه‌ای از تحولات منطقه‌ای را مهم دانسته و در صفحه اول خود به آن اشاره کرده‌اند. کیهان در تیتر اول خود، از زبان «نخست وزیر رژیم کودک‌کش صهیونیستی» نوشته: ایران، اسرائیل را محاصره کرده می‌خواهد خفه کند. کیهان سرمقاله امروز خود را نیز به مسائل یمن اختصاص داده است. 

روزنامه جوان نیز با اشاره به اینکه سوریه و حزب‌الله در آستانه محو «منطقه حایل» سرزمین‌های اشغالی‌اند، از «خیز مقاومت به سوی جولان» خبر داده است. 

وطن امروز نیز در صفحه اول خود در بخشی از مطلبی با تیتر «افزایش تحرکات القاعده یمن و بیعت با ابوبکر البغدادی: آمریکا داعش را به یمن صادر می‌کند» نوشته: به نظر می‌رسد گسترش داعش در یمن با آگاهی قبلی غربی‌ها صورت می‌گیرد، چرا که آمریکا، انگلیس، فرانسه و ایتالیا از چند روز گذشته بدون هیچ توضیحی دیپلما‌ت‌های خود را از این کشور خارج کردند. از چند ماه پیش منابع اطلاعاتی سوری هشدار داده بودند آمریکا و اسرائیل با هزینه عربستان‌سعودی و کمک‌های لجستیکی سعودی‌ها با همکاری ترکیه و مصر در حال صدور داعش به یمن هستند. تروریست‌ها از عراق و سوریه به ترکیه می‌روند و از آنجا با خطوط هوایی ترکی و عربی مستقیما به یمن منتقل می‌شوند یا به سرزمین‌های اشغالی می‌روند و از طریق صحرای سینا و یکی از کشورهای شاخ آفریقا از راه دریای سرخ خود را به یمن در جنوب شبه‌جزیره حجاز می‌رسانند.





تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
hansen_html_code