بررسی مقوله‌ی پوشش، در سینمای ایران/برهنگی سینما و سینمای برهنه

  • ۱۸۷
ورود و ظهور وحتی به عبارتی تثبیت سینما در ایران با مسئله‌ی زن و حجاب و به طور کلی جنسیت پیوند غیرقابل انکاری دارد و این امر دردوران پهلوی اول با تصویب قانون کشف حجاب که عرضه و نمایش بدن در عرصه‌ی عمومی است ...


مسئله‌ی زن و پوشش زن در فرهنگ ایران فرازونشیب بسیاری دارد. مواردی چون پوشش و فرهنگ، پوشش و اقلیم، پوشش و هویت فردی و اجتماعی، پوشش و تمایزات اجتماعی، پوشش و مراسم اجتماعی و بالاخره پوشش و سینما از یک سو قابل بررسی است و از دیگر سو رابطه‌ی پوشش و پوشیدگی با فرهنگ خاص ایران باستان تا آغاز ظهور اسلام، از ظهور اسلام تا حمله‌ی مغول، از دوران مغول تا صفویه، از صفویه تا قاجاریه و به‌خصوص تا قانون کشف حجاب و از تاریخ صدور قانون کشف حجاب تا انقلاب اسلامی، عرصه‌های متنوع و رنگارنگی را پیش روی هر محقق و مشتاق فرهنگ و تاریخ قرار می‌دهد و هرکدام گفتمانی خاص خود را بر می‌سازند.

در اینجا مسئله‌ی ما رابطه‌ی پوشش و سینما از بدو ورود به ایران تا زمان تصویب قانون کشف حجاب در گفتمان دوران پهلوی است و در آینده، این بررسی را ادامه می‌دهیم تا به انقلاب 57 برسیم و با تغییر گفتمان با تصویب قانون حجاب بعد از انقلاب، به سینمای پس از انقلاب بپردازیم و برسیم به سینمای حال حاضر و فیلم‌های در حال اکران!

در دوره‌ی پهلوی، گفتمانی شکل گرفت که طی آن مکانیزم‌هایی برای بازگرداندن جنسیت به عرصه‌ی عمومی اعمال شد. این مکانیزم‌ها در عرصه‌های گوناگون زبانی از جمله معماری، نقاشی، عکاسی، موسیقی، تئاتر و سینما به شکل جدیدی از گفتمان تبدیل گردید.
به طور طبیعی از دوران صفویه بدین سو با رسمی شدن مذهب شیعه و برقراری حکومت فراگیر شیعه در ایران، گفتمان‌های جنسی دوران قبل تغییر کرد. در دوران صفویه تا اواخر قاجاریه، جنسیت (sexuality) به طور بی‌وقفه تحت قوانین و محرکه‌های دیگر، کنترل و به بیان فوکویی سرکوب می‌شدند. این روند و گفتمان تا دوره‌ی پهلوی و تصویب قانون کشف حجاب که آغاز گفتمان جنسی جدیدی در ایران است، ادامه یافت.

در دوره‌ی پهلوی، گفتمانی شکل گرفت که طی آن مکانیزم‌هایی برای بازگرداندن جنسیت به عرصه‌ی عمومی اعمال شد. این مکانیزم‌ها در عرصه‌های گوناگون زبانی از جمله معماری، نقاشی، عکاسی، موسیقی، تئاتر و سینما به شکل جدیدی از گفتمان تبدیل گردید. در دوران پهلوی، دوگونه نهاد اعمال قدرت شکل گرفت. نهادهایی که در جست‌وجوی کنترل جنسیت به منظور رهاسازی آن و یا به‌گونه‌ای در جست‌وجوی بیان آزادانه‌ی سکس در عرصه‌ی عمومی بودند و دیگر نهادهایی که در برابر این مکانیزم، مکانیزم‌های مقاومتی را شکل دادند.

و اما کشف حجاب؛ اهمیت کشف حجاب از آن روست که منجر به شکل‌گیری و ساخته شدن گفتمان جدیدی درباره‌ی بدن، پوشش بدن، جنسیت و زنانگی شد. نخستین کشور اسلامی که به صورت رسمی به کشف حجاب بانوان روی آورد، افغانستان بود. دومین کشور ترکیه بود که پس از سقوط دولت عثمانی، در سال 1313 منع حجاب در آن رسمیت یافت. در ایران نیز رضاخان میرپنج، در 17 دی ماه 1314 شمسی (17/10/1314) به صورت رسمی قانون کشف حجاب را تصویب و اعمال کرد. اما نگاهی بیندازیم به رخدادهای پیرامون این اتفاق در عرصه‌ی هنر و به ویژه هنر سینما.

در سال 1283ه.ش. اولین سالن سینما در خیابان چراغ گاز تهران، توسط «میرزا ابراهیم خان صحاف باشی» افتتاح شد که به نمایش فیلم‌های کوتاه پرداخت و با نکوهش سینما توسط تندروهای مذهبی تعطیل شد. سال 1300ه.ش. کلوپ «ایران جوان» توسط جوان‌های تحصیل‌کرده و اروپا دیده به نام‌های «مشرف الدوله نفیسی»، دکتر «سیاسی»، «ذبیح بهروز» و «تیمور تاش» تأسیس شد که در آن کلوپ «جعفرخان از فرنگ آمده» با شرکت «تریان» و خانمش بازی شد. در سال 1302ه.ش. «علینقی وزیری» به ایران آمد و کلوپ موزیکال را تأسیس کرد. در سال 1303ه.ش. گروه کمدی «اخوان» تأسیس شد که از جمله بازیگران این گروه باید به «لرتا» بانوی ارمنی تئاتر ایران، اشاره کرد. در سال 1305ه.ش. «جامعه‌ی باربد» تأسیس شد که به خلق نمایش‌های موزیکال پرداخت. در سال 1309ه.ش. اولین مدرسه‌ی آرتیستی سینما در خیابان علاءالدوله توسط «آوانس اوگانیانس» برپا شد. از این سو در تاریخ 1304ه.ش. «جامعه‌ی بیداری نسوان» بنیاد نهاده شد.

در سال 1310ه.ش. اجازه‌ی ورود هیئتی از سوی جامعه‌ی ملل ذیل عنوان «تجاوز به حقوق زن در شرق» صادر شد و همچنین رضاشاه خواستار حمایت از زنان بی‌حجاب شد و فرمان این حمایت را نیز صادر کرد. در همین سال، استودیو «جهان نما» در انزلی تأسیس شد و فیلم «انتقام برادر» نیز ساخته شد و اما اتفاق جالب در سینما و تاریخ برهنگی در سینمای ایران، ساخته شدن فیلم «حاجی آقا آکتور سینما» در سال 1311ه.ش. توسط اوگانیانس می‌باشد.

در سال 1307ه.ش. قانون اتحاد لباس تصویب گردید و تمامی اتباع ذکور ایرانی به‌جز طبقه‌ی روحانیون موظف شدند به لباس متحدالشکل درآمده و کلاه خارجی به نام پهلوی بر سر بگذارند. در این راستا فشار دولت در باب تغییر ظاهری به حدی رسید که سرانجام به واکنش مردم در مشهد منجر شد و مردم در اعتراض به «کلاه فرنگی» در مسجد گوهرشاد با توپ و مسلسل سرکوب شدند. در خرداد 1307ه.ش. «امان الله خان» پادشاه افغانستان همراه همسرش ثریا به ایران سفر کرد که البته همسر شاه افغان بدون حجاب اسلامی در انظار عموم ظاهر شد.

«حمیدرضا صدر» در کتاب «درآمدی بر تاریخ سیاسی سینمای ایران» می‌نویسد: «اوگانیانس در همان سال 1309ه.ش.، «آبی و رابی» را ساخت که بر پرده رفت. در این کمدی اسلپ استیک شصت دقیقه‌ای محمد ضرابی و غلامعلی سهرابی به تقلید از فیلم‌های فرنگی زوج کمدی تشکیل دادند. از این فیلم نسخه‌ای به جا نمانده است، ولی در تصویری به جا مانده از آن می‌بینیم که دو شخصیت اصلی فیلم کت و شلوار آراسته‌ای پوشیده‌اند و با آویختن کروات، ترکیبی فرنگی از جوان ایرانی دهه‌ی 1310ه.ش. ارائه می‌دهند و مردم را به درآمدن از پیله‌های سنتی دعوت می‌کنند.»
در سال 1310ه.ش. اجازه‌ی ورود هیئتی از سوی جامعه‌ی ملل ذیل عنوان «تجاوز به حقوق زن در شرق» صادر شد و همچنین رضاشاه خواستار حمایت از زنان بی‌حجاب شد و فرمان این حمایت را نیز صادر کرد. در همین سال، استودیو «جهان نما» در انزلی تأسیس شد و فیلم «انتقام برادر» نیز ساخته شد و اما اتفاق جالب در سینما و تاریخ برهنگی در سینمای ایران، ساخته شدن فیلم «حاجی آقا آکتور سینما» در سال 1311ه.ش. توسط اوگانیانس می‌باشد.

چرا که در این فیلم حاجی آقا 3 سال قبل از تصویب قانون کشف حجاب به تماشای رقص دختر نیمه عریان می‌نشیند. در این کمدی صامت، اوگانیانس با قصه‌ی تک خطی‌اش به اوضاع سیاسی اجتماعی عصر رضاشاه نگاه موشکافانه‌ای انداخت، در پس مخالفت‌های حاجی آقا –مرد مذهبی سنتی- با سینما و کفر دانستن آن، تقلای سینمای ایران را برای مقبول افتادن نزد مردم عادی می‌دیدیم. فیلم زمانی ساخته شد و روی پرده رفت که برنامه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی رضاشاه دوران اوج خود را می‌گذراند.

«محمدرضا» به عنوان ولایتعهدی برای تحصیل به سوئیس رفته بود، تشکیلات وزارت امور خارجه مورد بازنگری قرار گرفته، امتیاز دارسی لغو شده بود. پنجمین دسته‌ی یکصد نفری محصلین، روانه‌ی اروپا شده بودند. «روح انگیز»، «عبدالنقی وزیری» و «قمرالملوک» کنسرت‌هایشان را اجرا کرده بودند و در سال 1311ه.ش. «شمس پهلوی»، کنگره‌ی زنان شرق را برگزار کرده بود. این‌ها همه و همه گفتمان را آماده‌ی پذیرش رخداد کشف حجاب می‌ساخت.

حاجی آقا آکتور سینما، تماشاگر را به بازنگری دیدگاه خود دعوت می‌کرد. رضا شاه تا این زمان بیشترین تلاش خود را برای تغییر نظام آموزشی از یک سو و دگرگونی نظام قضایی انجام داده بود از سوی دیگر، روحانیون را از هر دو زمینه دور می‌کرد. از جمله باید به درگیری رضا شاه با «سیدحسن مدرس» و واکنش او در قبال مسائل زنان در دوره‌ی دوم مجلس شورای ملی اشاره کرد. ابهام جاری در شخصیت حاجی آقا به عنوان مرد مذهبی ابتدای فیلم که در انتها به سینما –که مورد لعن و نفرین روحانیون بود- اقتدا می‌کرد، جدل برانگیز بود. حتی عنوان فیلم کنایی و دو پهلو بود. واژه‌ی «حاجی» به مرد مسلمان دیندار و کاملاً مذهبی اشاره می‌کرد. حاجی آقا تجسم اعتقادات دولت به دگرگونی‌های اجتماعی و سیاسی دوران بود، شاید هم آرزوهای دولت.

بدین ترتیب سینما به تکنیکی در گفتمان حاکم تبدیل شد برای سرکوب و حتی تولید گفتمانی جدید در عرصه‌ی سکسوالیته و این امر ریشه در تفکرات یک نفر نداشت چرا که با روی کار آمدن رضا شاه کسانی که ترک سنت و اخذ فرهنگ غربی را مهم‌ترین عامل پیشرفت می‌دانستند در پست‌های کلیدی کشور قرار گرفتند و مسئولیت‌های حساسی را بر عهده گرفتند تا به باز تولید فرهنگ غربی در همه‌ی عرصه‌ها بپردازند. سفر رضا شاه به ترکیه در سال 1313ه.ش. اثر عمیقی بر نگرش او نسبت به میزان استفاده از پوشاک غربی و دیگر الگوهای غربی و به عبارت دیگر تکنیک‌های گفتمانی غرب گذاشت. رضا شاه در فاصله‌ی سال‌های 1313ه.ش. تا 1314ه.ش. به منظور آماده ساختن افکار عمومی جهت کشف حجاب، اقدام‌های وسیع تبلیغاتی صورت داد و به مرور حجاب در مدارس و جشن‌های فرهنگیان ممنوع گشت.

در این راستا هنر در الگوسازی یا بهتر بگوییم در سوژه سازی بر اساس الگوهای مقبول ایدئولوژی رضا شاهی نقش اساسی ایفا کرد. سینما و تئاتر و در کنار آن‌ها موسیقی و رقص از اصلی‌ترین تکنیک‌های سوژه سازی این گفتمان هستند. بالاخره در روز 17 دی ماه 1314ه.ش. در عمارت دانش‌سرای عالی تهران با حضور شاه و خانواده‌اش جشنی برپا شد تا دیپلم فارغ‌التحصیلی به آن‌ها اعطا شود. در این مراسم رؤسای مدارس و همسران صاحب منصبان عالی رتبه و همسر و دختران شاه بدون حجاب ظاهر شدند و عملاً دستور رفع حجاب را صادر کردند و این روز به نام «روز آزادی زن و کشف حجاب» نام‌گذاری شد.

به آزادی زن و کشف حجاب توجه خاص داشته باشیم زیرا این مسئله تا دوران معاصر یکی از رکن‌های اصلی مباحث فرهنگی و هنری و در اینجا هنر سینما انگاشته شده است. جدا از دستور کشف حجاب از سوی دیگر در یک اقدام خشن (اقدام‌های تکنیکی سرکوب گفتمان) از سوی نیروی نظامی در سراسر کشور، حجاب زنان شامل چادر، چاقچور و روبنده از سر آنان برداشته شد. پس از این تاریخ (مطابق با 1935م.) تبعیت از لباس‌های مد روز پیگیری می‌شد که در این ارائه‌ی مد و الگوی زندگی غرب، سینما اصلی‌ترین نقش را داشت و دارد.

بدین ترتیب گفتمان اکثریتی یعنی دولت، به وسیله‌ی گونه‌های نشانه‌های زبانی مبتنی بر کنترل و سرکوب در سال 1314ه.ش. توانست قانون کشف حجاب را تصویب کند که البته در برابر آن گفتمان اقلیتی که همان گونه‌های مبتنی بر مقاومت می‌باشد، در برابر امر کشف حجاب به مقاومت پرداخت. از انواع این مقاومت‌ها یکی تکفیر هنرهای نمایشی (تئاتر و سینما) توسط روحانیون بود. در دوران پهلوی، سینما وسیله‌ای برای الگوسازی در راستای سیاست‌های مدرن سازی و مدرنیزاسیون قرار گرفت.

در این مورد باید به اولین فیلم ناطق سینمای ایران یعنی «دختر لر» (1312ه.ش.) که توسط «عبدالحسین سپنتا» و «اردشیر ایرانی» در هندوستان ساخته شد، اشاره کرد. قهرمان «دختر لر» که برای تار و مار کردن راهزنان به سرزمین‌های دور –از پایتخت- می‌رفت، ترکیب تلطیف شده‌ی رضا شاه و اقدام‌های او برای ایجاد امنیت و تثبیت حکومت را به یاد می‌آورد. مضمون و پرداخت «دختر لر» یادآور محتوا و فرم فیلم‌های غربی بود. آثاری که توزیع گسترده‌ی آن‌ها در آسیا رو به فزونی بود و در ایران هم جریانی دائمی بود. آنچه امروز هم در بازنگری «دختر لر» جلب نظر می‌کند، توجیه حضور عامل خارجی –شکلی از استعمار، فرهنگ استعماری- در محیط است که بیشتر به بدویت تمایل دارد تا تمدن.

رضا شاه با آنکه بر استقلال و هویت ملی تأکید می‌کرد ولی باز نمی‌توانست اربابان خود را که با حمایت آن‌ها –به ویژه انگلستان- به قدرت رسیده بود، فراموش کند. بدین منوال برنامه‌های فرهنگی‌اش، الگوهای فرنگی را دنبال می‌کرد و این پیروی از الگوهای غربی در هنر سینمای تازه وارد و پویا به بارزترین شکل عیان شد. محور اصلی فیلم دختر لر، زن بود. مضمونی که تا کنونِ زمان حیات سینمای ایران ادامه پیدا کرده است و محور اصلی اکثر فیلم‌های سینمایی و هنرهای نمایشی بوده است.

البته در اینجا مهم نوع نگاه است به مسئله‌ی زن نه حضور یا عدم حضور زن. بر اساس برخی دیدگاه‌های شرقی‌گرایی (اورینتالیسم) نوع نگاه غرب به خاورمیانه از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل متفاوتی یافت و در آن تمایل به تحلیل شرایط حاکم بر جوامع اسلامی جلب نظر می‌کرد. اسلام نقش کلیدی در فاصله‌ی خاورمیانه و غرب یافته بود و جایگاه زن در این کشاکش اهمیت فراوان داشت و باید گفت هنوز دارد.

بنابر آنچه گذشت، ورود و ظهور و حتی به عبارتی تثبیت سینما در ایران با مسئله‌ی زن و حجاب و به طور کلی سکسوالیته پیوند غیرقابل انکاری دارد و این امر در دوران پهلوی اول با تصویب قانون کشف حجاب در 1314ه.ش. که عرضه و نمایش بدن در عرصه‌ی عمومی است به صورت تکنیکی برای سرکوب و حتی تولید گفتمان مطرح می‌شود؛ یعنی سینما وسیله‌ای می‌گردد برای آموزش و تثبیت ایدئولوژی نظام حاکم که در این دوران فرآیند مدرن سازی از بالا، با الگوی غربی است که البته همان‌طور که اشاره شد، تکنیک‌های مقاومت در برابر این گفتمان نیز شکل گرفت که در نهایت منجر به انقلاب 1357 گردید.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
hansen_html_code